بررسی نظریه اخلاق فضیلت از دیدگاه ارسطو و مقایسه آن با دیدگاه ابن مسکویه
فاطمه کدوری
الهیات
۱۴۰۰
۹۱ص.
سی دی
کارشناسی ارشد
فلسفه و کلام اسلامی
۱۴۰۰/۰۶/۱۶
اخلاق فضیلت، اخلاقی است که عمداً با صفات نفسانی فاعل اخلاقی سروکار دارد؛ از نظر اخلاق فضیلت در صورتی رفتاری پسندیده است که از منش فضیلت¬مندانه فاعل اخلاقی ناشی شده باشد. اخلاق فضیلت معتقد است سعادت و رستگاری در گرو وجود ملکات و حالت¬های نفسانی پایداری است که شخصیت ومنش شخص را شکل می¬دهد، در این رویکرد، توجه به صورت باطنی عمل و برخاستن آن از منش فضیلت¬مندانه فاعل محوریت دارد. نظریه اخلاق فضیلت نسبت به سایر نظریه¬های اخلاقی ازامتیازات و نقاط قوتی مانند؛ توجه به فاعل اخلاقی، نقش نیت و انگیزه برخوردار است.پژوهش حاضر در باب اخلاق فضیلت به تبیین و تطبیق دیدگاه دو فیلسوفِ یونانی و اسلامی به ترتیب ارسطو و ابن مسکویه پرداخته است. ارسطو، غایت اخلاق را سعادت و نیکبختی می¬داند و راه سعادتمندی را کسب فضایل اخلاقی و فعالیت نفس مطابقِ با عقل معرفی می¬کند. ابن مسکویه نیز سعادت را خیر اعلای انسان دانسته و سعادت انسان را در نسبت با خداوند تعریف می¬نماید. او به پیروی از افلاطون، نقطه انتقال از روانشناسی به اخلاق را از آنجا آغاز می¬کند که میان قوای نفس و فضایل اخلاقی یک توازن برقرار سازد. نفس سه قوه دارد: قوه عاقله، غضبیه (سبعیه)، شهویّه (=بهیمّیه) که به ترتیب، در برابر آنها سه فضیلت قرار خواهد داشت: حکمت، شجاعت، و عفّت،. با ایجاد هماهنگی میان این سه فضیلت، فضیلت چهارمی که همان عدالت است پدید می¬گردد. مهمترین اختلاف این دو فیلسوف، در نگاه اللهیاتی ابن مسکویه به اخلاق است که در ارسطو چندان پررنگ نیست. و مهم¬ترین اشتراک این دو فیلسوف قائل شدن به قاعده حد وسط به عنوان یگانه معیار در ازیابی فضیلت¬های اخلاقی است. این پژوهش با روش کتابخانه¬ای به توصیف و تطبیق دیدگاه این دو فیلسوف می¬پردازد و برآیند آن فهم عمیق مسأله تحقیق خواهد بود.
Abstract: Current study, on the ethics of virtue, he has explained and applied the two greek and Islamic philosophers, Aristotles morality are human happiness. And the way to happiness is virtue and the acquisition of virtues, to perform the activity of the soul in accordance with the intellect in the best way. and Ibn al-muskawiyyah also considers happiness to be the the highest good of human beings, with the difference that through virtue and sharia, not just what reason dictates virtue. Accordingly, in this study after mentioning the concepts and generalities about the philosophy of ethics and ethics of virtue first, aristotles moral theory is studied and then Ibn al-muskawiyyahs moral theory, finally, a comparison of the two theories is presented.
A comaparitve study on vitue ethics in Aristotle and Ibn-meskaveih