که هر کدام از آنها متناظر با استعدادهایی است که طبیعت در وجود انسان نهادینه کرده است .این استعدادها که از نظر کانت ویژگی بارز ماهیت انسان محسوب میگردند .عبارتند از : حیوانی، تکنیکی، پراگماتیک و اخلاقی .انسان نیز باید با استفاده از این استعدادهای طبیعی، خود را از سطح حیوانی فراتر برده و بتواند خود را به سطح انسانیت سوق دهد و برای این منظور از یکطرف نیازمند تعلیم و تربیت میباشد و از دیگر سو، نیازمند تعامل با همنوعان خودش .اما با توجه به ویژگی تجربی بودن مطالعات انسانشناسی کانت، این مسأله مطرح میگردد که آیا این امکان وجود دارد که بتوان ارتباطی بین این مطالعات و فلسفه انتقادی کانت یافت؟ تلاش برای یافتن پاسخ بیانگر این امر است که نهتنها چنین ارتباطی وجود دارد، بلکه وجود این پل ارتباطی باعث میگردد که انسانشناسی کانت از حالت صرف تجربی بودن خارج شده و در خود حاوی نشانههای غایی نیز باشد .در واقع چنین بهنظر میرسد که بتوان این ارتباط را در نقد سوم کانت و بر مبنای حکم تأملی غایی یافت .بنابراین میتوان گفت که هدف این پژوهش علاوه بر ارایه توصیف مناسبی از مطالعات انسانشناختی کانت و همچنین ماهیت انسان از نگاه این فیلسوف بزرگ است، بلکه تلاش میگردد تا نحوه ارتباط انسانشناسی کانت با فلسفه انتقادی او نیز به نحو مناسبی تبیین گردد .این امر نهتنها زمینه را برای آشنایی بیشتر با قسمتی از فلسفه کانت که خود آن را مفهوم جهانی فلسفه، نامیده است، هموار خواهد ساخت، بلکه میتوان راهگشایی برای آشنایی بیشتر با زمینه مکاتب فکری معاصری باشد که با محور قرار دادن انسان در مطالعات فلسفی خود، بر مطالعه عینی انضمامی انسان تأکید میورزند
pragmatic anthropology Abstract By adopting different approach in the way of man,s studying, kant has established turn point in the history of philosophy. He named this new appoarchص comological concept of philosophyand by appealing to experimental method and rely on man,s freely action, studies man in new aspect and therefore,stands against .Philosophers befor own that studying man about abstract method. and defind him as substance or essence. Kant believes we can find better knowldge of man with description and observation of man,s action and his interaction with envirement and other people of course, in kant,s view, there aren,t man,s actions in same level, but there are in different levels and which of them are harmony with predis positions that nature gift to him. This predispositions are man,s natural specificity and consist of animality, Technical, pragmatic and morslity. man should use this predispositions to go beyond of animality level and to humanity level and in order to this he in one hand needs to education and on the another hand needs to interact with his species. By considering experimental of kant,s anthropological studings, this problem that are there any relation between this studyings and his critical philosophy trying to find answer to this question indicates that not only there are same relation, but there is this relation result to kant,s anthropology go out of experimental status and signs of teleogy In fact, It seems that this relation can find in kant,s third critical and depend upon teleoligical reflectir Judgment. There for, in this project is trying to declare best description of kant,s anthropology and the nature of man and consider the kind of relation ship between kant,s anthropology and critical philosophy. This matter open best background to awarness with another part of kant,s philosophy asص .and it can be way to know origin of contemprorary thinking schooles that center man in his thoughts and emphasize on objective and concrete studying of man