اساساتاریخ نظریه انتقادی فراتر از نظریهای میرود که مکتب فرانکفورت بنیان نهاد .در این نظریه عالمان و متفکرانی چون مارکس، با نقد سرمایهداری و مالکیت خصوصی و پیامدهای آن همچون بیگانگی، ماکس وبر با نقد عقلانیت ابزاری و پیامدهای آن چون قفس آهنین و بیگانگی ناشی از آن، زیمل با نقد متروپلیس و پول و تحلیل تفوق فرهنگ عینی بر ذهنی و وبلن با نقد طبقه تنآسان و مصرف متظاهرانه (manifest consume) در شمار سرشناسترین منتقدان قافله عالمان و متفکران اجتماعی مورد توجه ما بودهاند .در اثر تداوم نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت قوام یافت که وارث مارکس و تطبیقدهنده نظرات وی با دنیای مدرن به حساب میآید .در تحول فکری این مکتب سه دوره را میتوان از همدیگر تشخیص داد :در مرحله اول، تحت تاثیر نظریه ماده باوری تاریخ مارکس قرار دارند .در مرحله دوم، از مارکس فاصله گرفته و بیشتر بر وبر و نیچه نزدیک میشوند .در مرحله سوم، به بدبینی نسل اول واکنش نشان میدهند .هابرماس به عنوان مهمترین مدعی نسل دوم در این مرحله از تحول فکری قرار میگیرد .مهمترین نظریه او کنش ارتباطی نام دارد که در جهت نقد و تکمیل آراء صاحب نظرانی چون مارکس و وبر شکل گرفته است .هابرماس کنش را به سه مقوله ابزاری، استراتژیک و ارتباطی تقسیم میکند .کنش ارتباطی به خاطر صورت گرفتن برای درک مشترک و در حوزه اجتماعی واقع شدن، با ابزاری تفاوت دارد .هابرماس دو هدف مهم از نظریه کنش ارتباطی دارد :یک واژگونسازی فرد گرائی و تکگویانه نظریه لیبرالیستی است یعنی کنشگران صرفا به خاطر منافع و انگیزه شخصی با یکدیگر به تعامل نمی پردازند بلکه رسیدن به درک مشترک عامل مهمی در برقراری ارتباط متقابل است .دوم برداشت ماکس وبر از مدرنیته به مثابه اسارتی به لحاظ تاریخی اجتنابناپذیر در قفس آهنین در سرمایهداری اخیر، باید اصلاح گردد .یکی از مهمترین ابعاد کنش ارتباطی، زبان نام دارد .هابرماس در باب اهمیت زبان در سال ۱۹۶۵ در سخنرانی افتتاحیهاش میگوید :تنها چیزی که ماهیتش را می شناسیم، زبان میباشد .از طریق ساختار زبان است که استقلال و مسئولیتپذیری برای ما به عنوان حقایق مفروض مطرح میشوند .نخستین جمله ما به صراحت بیانگر هدف دستیابی به یک وفاق جهانشمول و فارغ از قید و بند است .زبان با بعد دیگری از کنش ارتباطی یعنی هنر ارتباط پیدا میکند .هابرماس در گفتمان فلسفی مدرنیته از گونههایی از هنر معاصر که واجد توان بالقوه رهاییبخش هستند به دفاع بر میخیزد در عین حال با پیوند دادن و مرتبط ساختن هنر با عقلانیت ارتباطی، اخلاقیات و پروژه رهایی بخش به طور جدی با مفهوم استقلال هنر آدورنو فاصله میگیرد .هنر با بعد دیگر کنش ارتباطی یعنی ادبیات، ارتباط پیدا میکند .ادبیات بیانگر یک نوع تعامل و کنش با دیگران است که از طریق آن میتوانیم به تفاهم و درک متقابل برسیم .در ادبیات، مدیریت تاثیرگذاری مطرح است و شاعر و نویسنده در صدد هستند از طریق اثر خود ضمن برقرار کردن تعامل با مخاطبین به نوعی بر اندیشههای آنان نفوذ کنند به طوریکه یک واکنش مناسب را در آنان نسبت به اشعار خود برانگیزانند .آفریننده اثر ادبی چه در خیال چه در عالم واقع با گروه مخاطب خود گفت و شنودی را آغاز میکند که هرگز بیغرض نیست .به عبارتی کوتاه نویسنده در ارتباط با خوانندگان معنی پیدا میکند .کنش ارتباطی در بستری از وضعیت کلام آرمانی و حوزه عمومی شکل میگیرد .وضعیت کلام آرمانی، وضعیتی است که در آن اختلافات و منازعات بصورت عقلانی و از طریق بحث و منطق حل میشود .هابرماس چهار عنصر را برای ایدهآل کلامی بر میشمارد: ۱- غایب بودن روابط قدرت۲ - برابری فرصتها برای صحبتکنندگان ۳ باز بودن ارتباط بر روی همه مراجعهکنندگان۴ - بدست آمدن اجماع و توافق از طریق مذاکره و گفتمان .بستر دیگر کنش ارتباطی که با وضعیت کلام آرمانی نیز ارتباط پیدا میکند، حوزهعمومی است .این حوزه، جایگاه بحث و تصمیمگیری جمعی است .حوزه عمومی نخست در قرن هفدهم در غرب در عرصه ادبیات پدیدار گردید و بعد کمکم ماهیت سیاسی گرفت .هابرماس سه ویژگی را برای این حوزه عمومی قایل میشود: ۱- دسترسی همگانی۲ - بحث عقلانی۳ - آزادی از فشار درونی و بیرونی از دیدگاه او حوزه عمومی، از دو شرط کمی و کیفی برخوردار است .شرط کمی یعنی اینکه تمامی شهروندان به صورت برابر حق مشارکت در تصمیمگیری را داشته باشند و شرط کیفی بیانگر آن است که مبنای تصمیمگیری بحث و استدلال و منطق باشد .چند نتیجه از مباحث مطروحه قابل استنباط است: ۱- اگر چه برخی از نظریات هابرماس چون وضعیت کلام آرمانی و حوزه عمومی، تحقق آن در واقعیت با مشکلاتی مواجه است ولی در محدود نمودن قدرت طبقه حاکم و عدم ایجاد نظامهای توتالیتر نقش کلیدی ایفاء مینمایند. ۲- بین نظرات هابرماس در خصوص کنش ارتباطی، وضعیت کلام آرمانی و حوزه عمومی ارتباط دیالکتیک وجود دارد. ۳- هابرماس ناجی مکتب فرانکفورت از بن بست فکری می باشد. ۴- آرای هابرماس تکمیل کننده بعضی از نظریات کارل مارکس است. ۵- کنش ارتباطی و وضعیت کلام آرمانی مهمترین عامل در ایجاد همبستگی چه در سطح خرد چه در سطح کلان میباشند
.The history of critical theory is basically far beyond the Frankfurt school. Scholars such as Marx criticising capitalism and its consequences as in alienation, Marx Weber criticising the instrumental rationality and its consequences as in iron cage, Simmel criticising mertopolis, money, and analysis of objectivism over subjectivism and weblen criticising the theory of leisure class and manifest consume are the most well known social thinkers of critical theory. Frankfurt school was consulidated through the continuation of critical theory, whish in herits Marks and adapts his theories to the modern world. Three phases are distinguishable in this school: in the first phase scholars are influenced by the historical-material school of Marx; in the second phase, they keep distant from Marx and incline to wards we ber and Meatche; and in the third phase, they react critically to the first generation.Habermas is the most important scholar of Marx; in the second phase, they keep distant from Marx and incline to wards weber and Neutche; and in the third phase, they react critically to the first generation. Habermas is the most important scholar the secondgeneration. His most Import an theory theory is communicative action which was formed towards criticising and complimentmg theories of scholars as in max Weber. Habermas divides action into three categories: instrumental, strategic, and communicative.Communicative action is different from instrumental action in that it deals with mutual understanding and social public. His dual purpose of communicative action is as toppling the liberal theory of individualism; that is, agency do not interact with each other solely because of indiviual interests, but for common or mutual understanding, and by modifying Marx weber's modernity which is like a captive in iron cage in recent capitalism.Language is one of the most important dimensions of communicative action. As for the importance of language, he (۱۹۶۵) says. "language is the only entity who se we know; it is through language structures that independence and responsibility mean to us; and it is through language that we achreve a comprehensive unanimity." Language is related to art, which is another dimension of communicative action.Habermas defends aspects of modern art which liberate us, but he keep distant from Adoreno by connecting art to rationality.Art is related to literature, which is another aspect of communicative action. Literature expresses a kind of interaction with others through which we can achieve mutual understanding. In literature, writers and poets try to communicate with readers, thereby influencing thern to create an appropriate action through poems.The literory creater starts talking with his audunce whether in imagination or in reality which serves a purpose. In other words. It is through readers that the writer can communicate. Communicative action is formed through ideal speech situation and public sphere. Ideal speech situation is a situation in which differences are solved rationally. Habermas enumerates four elements for ideal speech: ۱) absence of power relation ۲) equal opportunities for speakers ۳) open communication for all consumers ۴) achievement of agreement through negotiation and discourse.Public sphere is anotherd immension of communicative action which is related to ideal speech. This sphere deals with discussion and decision-making public sphere emerged in literature in western countries in ۱۷ th century, and was gradully politically motivated. Habermas names three characteristics for this public sphere: ۱) public access ۲) rational discussion ۳) freedom from internal and external pressure. From his view point, public sphere meets both qualitative and quantitative dconditions.Quantitative condition is concerned with all citizens' participation in decision making, and qualitative condition argues that the found ation for decision making should be discussion, reasoning, and logic. The following conclusions can be drawn from our discussions.۱)Although some of Haberma's ideas including ideal speech situation and public sphere can not be materialized because of some problems, they play a key role in restricting the power of ruling class and preventing totalitarian systems from being formed.۲)We can find a relationship among communicative action, Ideal speech situation, and public sphere.۳)Habermsas is the saviour of Frankfurt school.۴)His ideas compliment some of carl Marx's ideas.۵)Communicative action and ideal speech situation are the two most important factors in creating solidarity both in micro and macro levels