بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و وضعیت توزیع درآمد در کشورهای اسلامی منتخب
/سمیه عطاپور آس
: دانشکده علوم انسانی واجتماعی
۱۰۶ص
چاپی
بصورت زیرنویس
کارشناسی ارشد
رشته توسعه اقتصادی و برنامهریزی
۱۳۹۰/۱۱/۲۵
تبریز
در طی دهههای اخیر اقتصاد جهانی به طور نسبتا با ثباتی رشد یافته است، اما الگوی رشد و تأثیرات آن در طول زمان و در بین کشورها متفاوت بوده است .اگر رشد اقتصادی را توسعه و گسترش امکانات و ظرفیتصدهی اقتصاد در یک افق زمانی در نظر بگیریم، در این بینتوزیع درآمد که به نحوه توزیع این امکانات در بین افراد و خانوارهای جامعه می پردازد، اهمیت بسزایی خواهد یافت .در مطالعه حاضر با بهرهصگیری از ادبیات نظری و تجربی، به منظور بررسی رابطه متقابل میان رشد اقتصادی و وضعیت توزیع درآمد در کشورهای اسلامی منتخب طی دوره زمانی۲۰۰۹ - ۱۹۶۰از روش دادهصهای تابلویی پویا) و برآوردگر گشتاورهای تعمیم یافته (استفاده شده است .یافتهصها نشان میصدهند که توزیع بهینه درآمد) به عنوان متغیر مستقل اصلی(، اثر منفی بر رشد اقتصادی دارد .در این رابطه و مطابق نتایج حاصل، متغیرهای مخارج دولت، رشد جمعیت و درجه باز بودن تجاری تأثیر منفی و متغیرهای سرمایه انسانی و اندوخته سرمایه تأثیر مثبتی بر رشد اقتصادی دارند .همچنین نتایج مربوط به برآورد معادله تأثیر متغیر رشد اقتصادی بر شاخص توزیع بهینه درآمد نشان میصدهد که فرضیه کوزنتس در کشورهای اسلامی منتخب رد میصشود .همچنین یافتهصها نشان می-دهد که متغیرهای مخارج دولت و رشد جمعیت سبب افزایش ضریب جینی و متغیر سرمایه انسانی سبب کاهش ضریب جینی) به عنوان شاخص توزیع درآمد (میصشود
2009 by using Dynamic Panel Data approach was studied. According to findings, income distribution has a negative impact on economic growth. In additions, government consumption, population growth and the openness index has also a negative effect and human and physical capital has a positive effect on economic growth. Findings of Kuznets equation estimation, indicate that the Kuznets hypothesis is rejected. Also findings show that government consumption and population growth causes increase of GINI index in this countries. Further more human capital has a decreasing effect of GINI index -In this research by using the theoretical and experimental literature the relationship between economic growth and income distribution in selected Islamic countries for the period of 1960