جریان شناسی تاریخی اندیشه های سیاسی در ایران از سقوط ایلخانان تا برآمدن صفویان
Historical Ontology of Political Thought in Iran from The Collapse of Ilkhanids to The Rise of Safavids A
/علی قانعی زوارق
: حقوق و علوم اجتماعی
، ۱۳۹۹
، راشدی
۲۹۴ص
چاپی - الکترونیکی
دکتری
تاریخ ایران بعد از اسلام
۱۳۹۹/۱۱/۲۱
تبریز
اندیشه های سیاسی تصوف و عرفان، ایرانشهری، تشیع و تسنن اندیشه هایی هستند که در این پژوهش بدانها پرداخته شده است .از جمله اندیشه های سیاسی که در دوره سقوط ایلخانان تا بر آمدن صفویان به طور جدی مطرح گردید، اندیشه سیاسی تصوف و عرفان بوده است .نظریه پردازان این جریان تحت تاثیر اندیشه های ابن عربی، مباحثی همچون وحدت وجود و مقام خلیفه الهی و انسان کامل را مطرح کردند که در برخی مفاهیم آن با اندیشه سیاسی شیعه و ایرانشهری تا حدودی همسویی وجود داشت .شارحان صوفی مشرب، اندیشه های ابن عربی را در ایران دنبال و اندیشه سیاسی مبتنی بر عرفان را انسجام بخشیدند .همچنین اندیشه ایرانشهری که مدعی است در هر عصری خداوند فردی را به پادشاهی، خلافت و یا حکومت بر می گزیند، در این دوره به حوزه ادب و عرفان نفوذ پیدا کرد .به طوری که می توان مصادیق اندیشه ایرانشهری را در اندیشه های صوفیان، ادبا، شعرا و مورخانی مانند واعظ کاشفی، فضل الله حروفی، منشی کرمانی، نسیمی، نظام الدین شامی، شرف الدین علی یزدی و...دید .اندیشه سیاسی تشیع نیز در این دوره به واسطه رهایی از قید خلافت و تحت تاثیر فضای باز سیاسی حاکم بر جامعه قدم در راه تکامل نظام سیاسی شیعه گذاشت .این امر به واسطه طرح اندیشه جانشینی فقهای جامع الشرایط در عصر غیبت و طرح نظریه ولایت فقیه توسط علمایی چون علامه حلی و شهید اول صورت گرفت که مهم ترین نتیجه آن حضور گسترده علما در صحنه سیاسی در حکومت صفویه بود .جریان دیگر، اندیشه سیاسی اهل سنت می باشد که در نبود خلافت، مشروعیت حکومت ها را مطرح می کردند .این جریان بیشتر در شریعت نامه هایی مانند اخلاق جلالی دوانی، اخلاق محسنی کاشفی، سلوک الملوک خنجی، آداب الخلافه و اسباب الحصافه ابراهیم بن محمد و ...بیان شده است، این دسته از علمای اهل سنت برای مشروعیت بخشیدن به حکومت های سنی مذهب در برابر جریان تشیع و اهل تصوف بیشتر به تکرار اندیشه های سیاسی بر مبنای شریعت پرداختند .پژوهش حاضر در پی بررسی نحوه تعامل یا تقابل چهار جریان اندیشه سیاسی فوق، در مقطع تاریخی فروپاشی ایلخانان تا ظهور صفویان می باشد .در این نوشتار بر اساس روش تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی اندیشه های سیاسی تصوف و عرفان، ایرانشهری، شیعه و سنی در تعامل یا تقابل با همدیگر پرداخته، و نشان داده که نتیجه تعامل برخی از این اندیشه ها در نهایت موجب شکل گیری حکومت های شیعی مانند مشعشعیان، مرعشیان و صفویان بوده است
The political ideas of Sufism and Mysticism, Iranshahri, Shiism and Sunni are the ideas that have been discussed in the current study. The political thought of Sufism and mysticism was among the political ideas that were seriously discussed during the decline of the Ilkhans until the rise of the Safavids. Under the influence of Ibn Arabi's ideas, the theorists of these thoughts mentioned the subjects such as the unity of existence and the status of the divine caliph and the perfect man, which in some of its concepts were somewhat consistent with Shiite and Iranshahri political thought. Musharraf Sufi commentators followed Ibn Arabi's ideas in Iran and established mystical political thought. Also, the idea of Iranshahri, based on which God selects a person for a monarchy, caliphate or government in every age, entered the literature and mysticism fields. Representations of of Iranshahri thought can be obseved in the thoughts of Sufis, writers, poets and historians such as Vaez Kashefi, Fazlullah Harufi, Munshi Kermani, Nasimi, Nizamuddin Shami, Sharafuddin Ali Yazdi and ... Because of freedom from the caliphate and under the influence of the open political space in the society, Shiite political thought started to move in the evolution of the Shiite political system. This was realized by the idea of replacing fully qualified faqihs (jurists) in the era of absence and the theory of Velayat-e-Faqih by scholars such as Allama Hali and ash-Shahid al-Awwal, the most important result of which was the increased presence of scholars in the realm of politics in the Safavid government. Another trend relates to Sunni political thought, which in the absence of the caliphate, expressed the legitimacy of governments. This was frequently expressed in Shari'a letters such as the Ethics by Jalali Davani, the Ethics by Mohseni Kashefi, the Conduct of the kings by Khanji, the Etiquette of the caliphate and the means of al-Hasafa by Ibrahim ibn Muhammad, etc. In order to legitimize the Sunni governments against the Shiite and the Sufis, these Sunni scholars increasingly repeated the political ideas based on Sharia. This study aims to explore the interaction or confrontation of the four political thoughts mantioned above, in the historical period of the collapse of the Ilkhans to the rise of the Safavids. Building upon a historical approach and based on the descriptive-analytical method, this study examines the political ideas of Sufism and mysticism, Iranshahri, Shiite and Sunni in interaction or confrontation with each other. It was shown that the interaction of some of these ideas eventually led to the creation of Shiite governments such as the Mushashaians, Marashians and Safavids
Historical Ontology of Political Thought in Iran from The Collapse of Ilkhanids to The Rise of Safavids A