بررسی علل و زمینه های گرایش اهل سنت به تشیع در دوره تیموریان
Examining the causes and bases of Sunni tendency towards Shiite during Timurid Empire
/لیلا صبحی قشلاقی
: حقوق و علوم اجتماعی
، ۱۳۹۸
، راشدی
۹۹ص
چاپی - الکترونیکی
کارشناسی ارشد
تاریخ، گرایش تاریخ تشیع
۱۳۹۸/۰۶/۱۷
تبریز
سقوط خلافت عباسی و سیر تدریجی تحولات مذهبی باعث پیدایش و رشد نحله های مذهبی و فکری گردید که حاکمان و سلاطین نیز سعی در همسویی با این تحولات و بهره گیری از شرایط پیش آمده جهت تحکیم بنیان حکومت خود بر آمدند .حضور عالمان شیعه مذهب معتدل همچون خواجه نصیرالدین طوسی، سید بن طاووس، علامه حلی و ... و ضعف باورهای سنی نه تنها باعث ورود اندیشه های شیعی به دربار ایلخانان گردید بلکه سبب گرایش برخی از آنها به مذهب تشیع نیز گردید .در قرن نهم هجری علمای شیعی تفاسیر زیادی بر قرآن نوشتند که توجه به مسایل اجتماعی از جهات ممیزه آنها بود .حکومت های شیعه مذهب مرعشیان و آل کیا و پیشتر از آنها حکومت شیعی سربداران ،کثرت سادات علوی در خراسان به ویژه در هرات و بلخ و احترام زیادی که مردم و امیران و سلاطین تیموری نسبت به آنها داشتند از عوامل موثر در گسترش تشیع در این برهه تاریخی می باشند .شکل گیری تشکل های صوفیانه از دوره مغول و گرایش شیعیان به این اندیشه ها باعث پیوند تشیع و تصوف در قرون۸ - ۹هجری قمری گردید که نتیجه این پیوند تغییر نگرش اهل سنت به تشیع و اظهار تمایل وارادت بیشتر نسبت به اهل بیت پیامبر) ص (بوده است بطوری که برخی از گروه های صوفیانه اهل سنت از جمله نقشبندیه تحت تأثیر عوامل محیطی و ترکیب جمعیتی شیعیان در خراسان بتدریج به حب اهل بیت) ع (و ائمه شیعه گرایش یافتند .این گروه جهت از بین بردن اختلافات مذهبی بین شیعه و سنی بر این باور بودند که میتوان در کنار خلفای راشدین به امامان اثنی عشری نیز باور داشت این رویکرد نه تنها در بین علما و صوفیان اهل سنت بلکه در میان هیأت حاکمه نیز وجود داشت .در این پژوهش سعی بر بررسی علل و عوامل و زمینه های گرایش اهل سنت و سلاطین تیموری به تشیع و علاقمندی به امامان شیعه، رشد اندیشه شیعی و نتایج و پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت آن میصباشد
Debacle of Abbasid Caliphate and gradual process of religious evolutions led to the rise and development of religious and intellectual philosophical schools that the rulers and the kings tried to align with these changes and to take advantage of the conditions happened in order to reinforce their rein. The presence of moderate Shiite scholars like Nasir al-Din al-Tusi, Sayed Ibn Tawus, Allamah Al-Hilli, and etc. and the weakness of Sunni beliefs not only brought Shiite ideas to the Ilkhanids court but also led some of them follow the Shiite religion. In the ninth century AH, Shiite scholars wrote many interpretations on Quran which had been paying attention to social issues in many aspects. The Shia Marashians dynasty and Al-Kia or Kiaian and before them the Shiite rule of Sarbedaran, the majority of Sadat Alavi in Khorasan especially in Herat and Balkh and the great respect that people, Emirs and Sultans of Timurid had for them are some of the factors affecting the spread of Shiism at this historical juncture. The formation of Sufi groups from Mongol period and the Shias tendency to these thoughts linked the Shiism and Sufism in 8th and 9th centuries AH and the result of this link and confederacy has been the change in the attitude of Sunnis towards Shiism and their increasing affection and tendency for the Prophets family (Ahl al-Bayt) so that some Sunni Sufi groups including Naghshbandyeh gradually became more interested in friendship and affection of Ahl al-Bayt (PBUH) and the Shiite Imams. This group believed that one can believe in the Twelver (Ithna ashariyah) alongside the Rashidun Caliphs in order to eliminate the differences between Shia and Sunni. This approach existed not only among Sunni scholars and Sufis but also among the governing body. The aim of this study is to investigate and examine the causes and factors and bases of Sunnis and Timurid Sultans tendency towards Shiite and their interest in the Shiite Imams, the growth and development of Shias thoughts and its short- and long-term results and consequences
Examining the causes and bases of Sunni tendency towards Shiite during Timurid Empire