The Nature of Transcendental I and its Functions in Kant's philosophy
/بهزاد حسن پور
: ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
، ۱۳۹۸
، افشاری
۱۶۹ص
چاپی - الکترونیکی
کارشناسی ارشد
فلسفه
۱۳۹۸/۰۶/۱۲
تبریز
کانت بنیانصگذار فلسفهصی انتقادی و ایدئالیسم استعلایی است .من استعلایی کانت به مثابهصی عالیصترین اصل هر نوع کاربرد شهود و فاهمه و در یک کلام، عالیصترین اصل معرفتصشناختی در نظام فلسفی وی، نخستین سنگ-بنای نظام فلسفی وی را به طور اعم و نظام معرفتصشناختی وی را به طور اخص تشکیل میصدهد .من استعلایی اصطلاح بیصسابقهصای در تاریخ فلسفهصی پیش از کانت است که وی برای نخستین بار آن را در فلسفهصی استعلایی خود به کار برده است .در واقع، این مسئله یکی از مهمصترین و دشوارترین مباحث مربوط به فلسفهصی کانت است .در این رساله در پرداختن به مسئلهصی بنیادین من استعلایی از شیوهصی خاصی استفاده کردهصایم .از آنجا که ورود به مسئلهصی من استعلایی با دشواریصصهایی همراه است، سعی کردهصایم این مسئله را در دو گام سلبی و ایجابی مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم و از روشص ویژهصای در این زمینه استفاده کنیم .ابتدا از گام سلبی شروع کردهصایم و سپس وارد گام ایجابی شدهصایم .در گام سلبی، من استعلایی را از منصهای دیگر نظیر من جوهری یا متافیزیکی، من تجربی یا روانصشناختی، من عرفانی، من فیزیولوژیک و من پراگماتیک متمایز کردهصایم و با دلایلی نشان دادهصایم که من استعلایی کانت موضوع منحصر به فردی است و ذیل هیچ یک از این صمنصها قرار نمیصگیرد و از قوانین و شرایط خاصی پیروی میصکند . .در بخش مربوط به گام ایجابی، به دو تعریف جداگانه ی کانت از من استعلایی پرداخته ایم و در آنجا متذکر شده ایم که این دو تعریف موجب برخی سوء تفاهمصها در باب ماهیت آن از سوی شارحان و مفسران کانت شده است .سپس ویژگی های کلی من استعلایی را بر شمرده ایم که عبارتند از.۱ :امری ضروری، پیشین و غیرتجربی است.۲ .از سنخ مفهوم، مقوله و تصور نیست.۳ .آگاهی صوری محض و فاقد محتواست.۴ .امری خودانگیخته است.۵ .عالیصترین اصلی است که در کل قلمرو معرفت انسانی یافت میصشود.۶ .مبنای قانونصمندی طبیعت است.۷ .امری ثابت و تغییر ناپذیر است.۸ .یک اندیشه است نه یک شهود.۹ .فاقد جنبهصی انتولوژیک و هستیصشناسانه است.۱۰ .امری اصیل است.۱۱ .نه پدیدار است و نه شیء فیصنفسه .در فصل جداگانهصای تحت عنوان کارکردهای من استعلایی، کارکردهای چهارگانهصصی آن از قبیل کلیت-بخشی، ضرورتصبخشی، امکانصبخشی و وحدتصبخشی به شناختصها به تفصیل مورد بررسی و تحلیل واقع شده-اند .از میان کارکردهای من استعلایی، کارکرد وحدتصبخشی به شناختصها به عنوان کارکرد بنیادین تلقی گردیده است .در مبحث مربوط به نسبت میان من استعلایی و انقلاب کپرنیکی کانت، به بنیادین بودن من استعلایی در فرایند انقلاب کپرنیکی اشاره شده است .در پایان به این نتیجه رسیدهصایم که کانت دربارهصی صمن و انواع آن اعم از متافیزیکی و غیرمتافیزیکی به یک تقسیمصبندی جدیدی دست میصیابد و صمن یا صخود را از نظر محتوایی و صوری طبقهصبندی میصکند
Kant is the founder of critical philosophy and transcendental idealism. Kant's transcendental I as a supreme principle for any usage of intuition and understanding, and in a word as an epistemological principle in his philosophical system constitutes the first foundation of his philosophical system in general, and his epistemological system in particular. Transcendental I is an unprecedented term during the history of pre-Kantian philosophy and he has used it in his transcendental philosophy for the first time. In fact, it is one of the most important and difficult problems of his philosophy. In this thesis, we have attempted to study and examine it in two steps such as negative and positive ones, therefore we have innovated an especial method: first, negative step, second, positive step. In negative step, we have distinguished transcendental I from other cases such as metaphysical I, empirical or psychological I, mystical I, physiological I, and pragmatic I. Then we have showed that Kant's transcendental I is a unique subject and it is different from the mentioned cases. It follows especial rules and conditions. In positive step, first we have discussed on the term transcendence from the literal and historical aspect. Second, its threefold meaning in CPR has been mentioned. It is necessary to say that Kant's transcendental I presents two separate definitions of which have brought about some misunderstanding on its nature from his commentators and interpreters. Then, some characteristics of transcendental I have been mentioned and analyzed. Its main characteristics are as follows: 1-It is necessary, a priorie, and non-empirical. 2-It is not a concept, category, and representation. 3-It is mere formal consciousness and lacks content. 4-It is spontaneous. 5-It is the supreme principle in whole realm of human cognition. 6-It is the basis of nature lawfulness. 7-It is constant and immutable. 8-It is a thought not an intuition. 9-It lacks ontological aspect and is of epistemological aspect. 10-It is original subject. 11-It is neither appearance nor thing in itself. In a separate chapter under the title of functions of transcendental I we have examined and analyzed four functions of transcendental I in Kant's philosophy such as universality-presentation, necessity-presentation, possibility-presentation, and unity-presentation to our cognitions in detail. The function of unity-presentation among other functions is the fundamental function. In the last chapter by the name the relation between transcendental I and Kant's Copernican revolution, we have pointed to the fundamentality of transcendental I in the process of Copernican revolution. Finally, this thesis has concluded that Kant presents a new classification for self or I which embraces both metaphysical and non- metaphysical selves and he classifies the self or I from the viewpoint of content and form
The Nature of Transcendental I and its Functions in Kant's philosophy