مدلسازی ساختاری نظریه شهر هوشمند بر پایه حکمروایی خوب شهری در ایران (مطالعه موردی :شهرداری تبریز)
Structural Modeling a Theory Of Smart Cities Based On Good Urban Governance In Iran
/حکیمه قنبری
: برنامهریزی و علوم محیطی
، ۱۳۹۶
، راشدی
۱۸۱ص
چاپی - الکترونیکی
دکتری
جغرافیا و برنامه ریزی شهری گرایش :برنامهریزی مسکن
۱۳۹۶/۰۶/۱۹
تبریز
یکی از اجزاء نوظهور نظام شهری که ساختها و کارکردهای آن را به شدت تحت تاثیر قرار داده ورود سیستمهای هوشمند و فناوری به عرصه مدیریت شهرهاست که تئوری جدیدی تحت عنوان شهر هوشمند را در ادبیات مدیریت جهانی مطرح کرده است .شهر هوشمند به معنای گشایش مفاهیمی نو در برنامهریزی شهری است .آنچه یک شهر را به سمت هوشمندی پیش میبرد، صرفا استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست بلکه نحوه برنامهریزی و استفاده از این ابزار جهت ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان یک شهر است .شهرداری تبریز از جمله اجزاء مهم مدیریت شهری در سطح کشور بشمار میآید ولیکن در هوشمندسازی شهر و جلب رضایت شهروندان با چالشهای متعددی روبروست .بیشتر چالشهای مذکور درسبک و دیدگاه مدیریتی شهر ریشه دارد .روند تدوین و اجرای برنامهها در شهرداری شیوه سلسله مراتبی داشته و اجرای پروژهها از چشمانداز و قانون واحدی پیروی نمیکند .شیوه مدیریت حکمرانی بوده و از ارتباطات دوسویه و انعطافپذیر خبری نیست .در این رساله بارویکرد ساختارگرایانه، چارچوب مورد نیاز ایجاد شهرهای هوشمند در تغییرات سبک مدیریتی دیده شده است و با استنباط نظری از جامعهشناسی تغییر و نظریه جامعه شبکهای، حکمروایی خوب شهری به عنوان شرط علی ایجاد شهر هوشمند در شهر تبریز مطرح شده است .اجرای شهر هوشمند مستلزم تغییر در ساختار نهادی و مدیریتی نظام شهری است .این پژوهش در سه مرحله انجام یافته است .در مرحله اول برای شناسایی مولفههای اصلی تحقیق حکمروایی خوب شهری و شهر هوشمند مطالعات کتابخانهای انجام یافته و مولفههای بکارگرفته شده توسط پژوهشگران مطرح گردآوری شده است .در این مرحله برای تعیین و اطمینان از اهمیت مولفههای نهایی مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بکار گرفته شده است .نتایج حاصل از آراء ۱۰ خبره از کارشناسان شاغل در شهرداری تبریز منجر به شناسایی ۸ مولفه برای حکمروایی خوب شهری) شفافیت، پاسخگویی، مشارکت، کارآیی و اثربخشی، اجماعگرایی، قانونمندی، مسئولیتپذیری، عدالت (و ۳ مولفه برای شهر هوشمند) عوامل نهادی، عوامل انسانی و سرمایه اجتماعی، عوامل فناوری اطلاعات و ارتباطات (شده است .در مرحله دوم جهت تحلیل تاثیر مولفههای حکمروایی خوب در ایجاد شهر هوشمند برای هریک از مولفهها گویههایی تعریف شده است .در این قسمت روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و بر پایه مدلسازی ساختاری مبتنی بر تحلیل عاملی تائیدی میباشد .جامعه آماری، کارشناسان ستادی شهرداری تبریز در حوزههای مدیریتی و فناوری به تعداد ۳۷۶ نفر میباشند .مبنای نمونهگیری خوشهای) کارمندان تحصیلکرده (و نمونهگیری تصادفی) هر کدام از کارمندان تحصیلکرده (میباشد .پرسشنامه شامل دو بخش تحت عنوان گویههای شهر هوشمند مشتمل بر ۳ مفهوم و ۲۸ سوال و گویههای حکمروایی خوب شهری مشتمل بر ۸ مفهوم و ۴۰ گویه میباشد .جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار LISRELاستفاده شده است .نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد که در تحلیل مسیر، هشت متغیر مکنون درونی)" شفافسازی، پاسخگویی، مشارکت، اثربخشی، اجماعگرایی، قانونمندی، مسئولیتپذیری، عدالت "بر سه متغیر مکنون بیرونی" عوامل انسانی و سرمایه اجتماعی مدیریت و سیاست، عوامل فناوری "با میزان کای اسکور نرمال شده به درجه آزادی ۲.۸۵ برازش مدل قابل قبول بوده و مولفهها تأثیرگذار برهمدیگر هستند .بنابر نتایج، حکمروایی خوب شهری شرط علی ایجاد شهر هوشمند در مدیریت شهری تبریز میباشد .در مرحله سوم جهت سنجش اهمیت هر یک از زیرمولفهها و مولفههای حکمروایی خوب در ایجاد حکمرانی خوب شهری و زیرمولفهها و مولفههای شهر هوشمند در ایجاد شهری هوشمند مدل تحلیل شبکه (ANP) بکار گرفته شده است .در این راستا نظر ۲۰ خبره از شاغلین شهرداری اخذ شده است .نتایج نشان میدهد در بین مؤلفههای حکمروایی خوب شهری، مؤلفه پاسخگویی با مقدار۰.۲۶۹ ، قانونمندی با مقدار۰.۲۰۶ ، مسئولیتپذیری با مقدار۰.۱۱۸ ، اثربخشی با مقدار۰.۱۱۴ ، شفافیت با مقدار۰.۰۹۳ ، مشارکت با مقدار۰.۰۷۳ ، اجماع گرایی با مقدار۰.۰۶۴ ، عدالت با مقدار ۰.۰۵۹ به ترتیب بیشترین نقش را در حکمروایی خوب شهری دارا هستند .در بین مولفههای شهر هوشمند عوامل فناوری با مقدار۰.۰۶ ، عوامل انسانی و سرمایه اجتماعی با مقدار ۰.۲۰ و عوامل مدیریت و سیاست با مقدار ۰.۷۲ به ترتیب بیشترین نقش را در ایجاد شهر هوشمند دارا هستند .در نهایت بر اساس گزارههای مفهومی تئوری شهر هوشمند و وضعیت موجود شهرداری تبریز در زمینه هوشمندسازی، راهکارها و استراتژیهایی مبتنی بر مدل SWOT و QSPM برای ایجاد شهر هوشمند تبریز بیان شده است
One of the emerging parts of the urban system, which greatly impacts its construction and functions, is the intelligent systems and technology. This issue poses a new theory as a smart city in the world literature of urban management. Smart city means opening up new concepts in urban planning. What drives a city to be smart is not just the use of the electronic and communication system of that city, but how the electronic and communication system is planned and used to improve the quality of life of the citizens. Tabriz Municipality is one of the important components of urban management in the country, but it faces numerous challenges in urban intelligence and citizen satisfaction. Most of the challenges are rooted in the city's leadership and vision. The process of developing and implementing programs in the municipality has a hierarchical approach. In the municipality, the implementation of projects does not follow a single vision and law. There is no way to manage governance and there is no unilateral and flexible communication. In this Thesis on structuralist approach, the framework for building smart cities has been seen in changing managerial style. With the theoretical deduction of sociology of change and the theory of network society, good urban governance has been introduced as the causal criterion for creating a smart city in the city of Tabriz. The implementation of a smart city involves a change in the institutional and managerial structure of the urban system. This research has been conducted in three stages. In the first stage, library studies have been carried out to identify the main components of the research of good urban governance and smart city. The components used by the researchers are summarized. At this stage, to determine and assure the importance of the final components of the Analytical Hierarchy Process Model (AHP) has been used. The results of the 10 expert opinions of the experts working in the Tabriz Municipality led to the identification of eight components for good urban governance (transparency, Responsibility, participation, effectiveness, conensusization, legitimacy, accountability, fairness) and three components for the smart city (institutional factors, Human factors and social capital, the factors of information and communication technology). In the second stage, for the purpose of analyzing the effect of good governance elements in creating a smart city for each of the components, the items are defined. The research methodology is descriptive-analytic and based on structural modeling based on confirmatory factor analysis. The statistical population of Tabriz Municipality's experts in the field of management and technology is 376 people. Cluster sampling (educated staff) and random sampling (each of the educated staff) to be used. The questionnaire consists of two sections entitled "Smart City " consisting of 3 concepts and 28 questions and good urban governance including 8 concepts and 40 questions or items. LISREL software was used to analyze the data. The results of structural equation modeling shows that the path analysis, eight latent variable inner "transparency, Responsibility, participation, effectiveness, conensusization, legitimacy, accountability, fairness" on three latent variable exogenous "human factors, social capital management & policy, Information technology factors" with the amount of 2.85 square degrees of freedom normal to have an acceptable fit The results are normal to each other effective components. According to the results, good urban governance is the causal criterion for creating a smart city in Tabriz's urban management. In the third step, an analysis of the network (ANP) has been used to measure the importance of each of the sub-components and components of good urban governance and smart city. In this regard, 20 experts from the municipality have been surveyed. The results show that among the good urban governance elements, the response component is 0.269, the rule is 0.206, the liability is 0.118, the effectiveness is 0.114, the transparency is 0.093, the participation with the value of 0.073, the consensus with the value of 0.064, the justice with the amount 0.059, respectively, play the most role in good urban governance. Among the smart city components ,Result of model shows worth of technology with weight 147/0, human and social capital factors with weight 279/0 and management and policy, with weight 573/0. Sub-criteria analysis indicates the potential to become a smart city infrastructure and structural changes should be made an approach to the institutional factors. Finally, according to the conceptual propositions of the theory of smart city and the current status of the Tabriz Municipality in the field of intelligence, solutions and strategies based on the SWOT and QSPM model have been developed
Structural Modeling a Theory Of Smart Cities Based On Good Urban Governance In Iran