در این تحقیق محقق سعی نموده است اولا :ماهیت و مبانی تئوری شخصیت جنایی و جایگاه آن در قوانین کیفری ایران را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد .ثانیا :عوامل موثر بر شکل گیری شخصیت مجرمانه و آثار این نوع شخصیت در سیستم تقنینی ایران را مورد بررسی قرار دهد و در نهایت عوامل موثر بر کنترل شخصیت جنایی را مورد بررسی قرار دهد .محقق در این پژوهش با بهره مندی از کتابصهای اصلی، مقالات و سایر منابع مرتبط با موضوع و با بکارگیری عوامل موثر بر شخصیت جنایی از جمله عوامل فردی، روانی و اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و میزان و نوع رفتارهای مجرمانه به عنوان متغیر وابسته وبا تأکید بر مکاتب جرمصشناسی از جمله مکتب ژان پیناتل، کارل یونگ و زیگموند فروید و با استفاده از روش کتابخانه ای و به صورت تحلیلی - توصیفی به نتایجی دست پیدا نموده است .از جمله این که اولا : شخصیت جنایی بیشتر بر اثر عوامل اکتسابی شکل می گیرد و عوامل فردی و روانی مانند وراثت، نژاد، جنسیت، سن و اختلالات روانی نه به صورت مستقیم بلکه به طور غیر مستقیم بر این شکل گیری اثر می گذارد .ثانیا، عوامل محیطی همچون عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بیشترین تاثیر را بر تغییر شخصیت فرد و سوق دادن آن به سمت جنایی بودن می گذارد .ثالثا، با توجه کردن به رفتارهای ابرازی فرد می توان وجود و یا عدم وجود شخصیت جنایی در فرد را مشخص نمود .رابعا، قانون گذار ایران در قوانین خود کم و بیش به شخصیت جنایی افراد بزهکار توجه نشان داده است .از جمله در بخش دوم از کتاب اول قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ تحت عناوین تخفیف مجازات و معافیت از آن، تعویق صدور حکم، تعلیق اجرای مجازات، آزادی مشروط، مجازات های جایگزین حبس، عفو خصوصی و تعدد و تکرار جرم به این مهم پرداخته شده است .در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و در ماده ۲۱۷ این قانون نیز شرط اعمال انواع نظارت های قضایی را توجه به شخصیت جنایی افراد متهم بیان نموده است .همچنین در مواد۴۷ ، ۶۳ و ۶۴ آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب ۱۳۶۴ در مورد طبقه بندی زندانیان به شخصیت جنایی افراد زندانی توجه شده است .خامسا، استفاده از روش های کیفری و سرکوب گرایانه در جهت حذف و یا کاهش میزان جنایی بودن شخصیت افراد بزهکار نتیجه عکس در پی خواهد داشت .بنابراین بهترین روش در این جهت، استفاده از روش های غیرکیفری، غیر سرکوب گرایانه و بیشتر روش های حمایتی پیشنهاد گردیده است
In this research, the researcher has tried first: to study the nature and foundations of the theory of criminal personality and its place in Iranian criminal law. Second, consider the factors that influence the formation of criminal personality and the effects of this type of personality in the Iranian legal system, and finally consider the factors affecting the control of criminal personality. The researcher in this study utilizes original books and articles related to the subject, using criminal personality components as an independent variable, and the amount and type of criminal behavior as a dependent variable, and using the basis of Jean Pinatel's criminal personality school as well as its use. He has achieved results through a library-analytic-descriptive approach. Including: Firstly, criminal personality is mostly formed by acquired factors and individual and psychological factors such as inheritance, race, gender, age and mental disorders are not directly but indirectly affected by this formation. Environmental factors, such as social, political, and cultural factors, have the greatest impact on changing one's personality and turning it into a criminal. Third, the presence or absence of criminal identity in the individual can be determined by considering the behavior of the individual. Fourth, Iranian lawmakers have more or less indicated in their laws the criminal character of the offender, which must be remedied. Khamsa, the use of criminal and repressive methods to eliminate or reduce the criminal character of the offender. The result will be the opposite. Therefore, the best approach in this regard is to use non-criminal, non-repressive and most supportive methods