پژوهش حاضر بررسی فقدان امنیت اجتماعی در دوره ایلخانان می باشد .امنیت اجتماعی حالتی است که درآن، خاطر مردم از هرگونه ترس، تهدید و اظطراب آسوده باشد و جان، مال، ناموس، هویت و اعتقادات آنان از هرگونه آسیب و خطر مصون بماند .حمله مغولان) سال ۶۱۶ ه.ق (سرآغاز دوره ای از فقدان نظم و ناامنی اجتماعی بود که دنباله آن با فراز و نشیب هایی در دوره فترت سقوط ایلخانان تا آغاز حملات تیمور گورکانی) سال ۷۸۱ ه.ق (به ایران تداوم یافت و کشور ایران در طی این دوره از نظر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دستخوش نابسامانی های عدیده ای شد .مغولان در طی حملات خود، دست به قتل عام و غارت های فراوانی زدند و جمعیت قابل ملاحظه ای از ساکنین این شهرها ایران نظیر خراسان قتل عام شدند و براقتصاد شهری و کشاورزی آسیب های جدی وارد شد .در دوره ایلخانان اشراف و قبایل مغول صدمات جبران ناپذیری بر حیات اقتصادی ـ اجتماعی جامعه ایران وارد کردند، اجحافات مالیاتی و با یاسا رساندن بسیاری از بزرگان به بهانه های واهی نمونه ای از صدمات اجتماعی و اقتصادی بوده است .در تمام این دوران مسئله ناامنی اجتماعی و فردی در کنار فشار های اقتصادی از سوی اشراف ترک و مغول یکی از دغدغه های اساسی مردم ایران محسوب می شده است .مالیات های متعدد غیر شرعی دوره ایلخانان و غارت اموال روستائیان و شهرنشینان و گسترش فساد اجتماعی نمونه های بارز از وجود ناامنی اجتماعی و اقتصادی در ایران دوره مورد بحث می باشد که در این پژوهش به شیوه تحلیلی و توصیفی این موضوعات مورد بررسی قرار خواهد گرفت
The aim of the present research study is to investigate lower social security in the Ilkhanid period. Social security is a state, in which peoples' mind is relaxed of every fear, threat and anxiety and their property, life, honor and identity and beliefs are secured of all kinds of damages and threats. The Mongols' invasion (616 A.H.) was the starting point of a period of lack of social regularity and insecurity, which was continued with ups and downs in the Ilkhanid's period cadence until beginning of Teymour Gorkani's invasions (781A.H.). Iran sustained various disturbances in the period from social, economic, cultural and political aspects. Mongols proceeded on various lootings and massacre and a considered number of Iranian cities' population such as Khorasan was slaughtered, imposing serious damages to urban economy and agriculture. In the Ilkhanids' period aristocrats and Mongolian tribes imposed irrecoverable damages to socio-economic life of Iran. Tax abuses and reaching most of the elder to YASA position with unreasonable excuses are some examples of such social and economic damages. Throughout the periods, the issues of social and personal insecurity along with economic pressures from Turkish and Mongolian aristocrats' side were among the main challenges of Iranian people. Various unreligious taxes in the Ilkhanid period and looting of the villagers and urban people and development of social corruption are among the clearest examples of social and economic insecurity in Iran of the underlying period. The issues are studied in this research using analytical-descriptive method