بررسی عوامل مؤثر بر سطح زیرکشت ذرت علوفهصای در استان تهران
/فرناز وظیفه
: کشاورزی
، ۱۳۹۵
، راشدی
چاپی
کارشناسی ارشد
مدیریت کشاورزی
۱۳۹۵/۱۱/۱۹
تبریز
ذرت در گذشته بهعنوان یک محصول فرعی بهحساب میآمد و نیاز اندک داخلی نیز از طریق واردات تأمین میشد .با اجرای برنامههای افزایش تولید ذرت بهمنظور خودکفایی در تولید آن و تأمین گوشت سفید و تخممرغ، سطح زیر کشت آن خیلی سریع افزایش یافت .در حال حاضر میزان تولید ذرت علوفهای در کشور تکاپوی نیازهای داخلی نیست .در این مطالعه تلاش شده است تا عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیر کشت ذرت علوفهصای در استان تهران مورد بررسی قرار گیرد .بدین منظور از مدل توبیت و روش دومرحلهای هکمن بهره گرفته شد و دادهصهای مورد نیاز از طریق نمونه گیری تصادفی طبقهصای متناسب از کشاورزان استان تهران در سال ۱۳۹۵ بدست آمد .نتایج حاصل از برآورد مدل توبیت نشان داد متغیرهای بیمه محصول ذرت علوفه ای، مصرف کود شیمیایی، ساعات آبیاری، سابقه کشت ذرت علوفهصای و مشغول بودن به فعالیت دامپروری اثر مثبت بر سطح زیرکشت ذرت علوفه ای دارد .متغیرهای سابقه فعالیت در بخش کشاورزی، نوع مالکیت زمین،متغیر مربوط به محدودیت منابع آب اثر منفی بر سطح زیرکشت ذرت علوفه ای دارد .نتایج حاصل از مدل پروبیت) مرحله اول هکمن (نشان داد متغیرهای سابقه کشت ذرت علوفهصای، نوع فعالیت زراعی که شامل فعالیت توام زراعت و دامپروری است ومتغیر مربوط به دیدگاه ذرت کاران در خصوص برداشت محصول ذرت علوفهصای اثر مثبت بر احتمال تصمیم به کشت ذرت علوفهصای دارند .نتایج حاصل از مرحلهصی دوم هکمن نیز بیانگر آن بود که دامداری، کشاورزی به عنوان شغل اصلی، بیمه نمودن محصول ذرت علوفهصای، وجود فعالیت دامپروری در مزرعه به عنوان فعالیت جانبی، تعداد ساعات آبیاری، کود شیمیایی مصرفی اثر مثبت و معنی دار برمیزان سطح زیرکشت ذرت علوفه ای داشته و نیروی کار بکارگرفته شده ذرت کار اثر منفی برمیزان سطح زیرکشت ذرت علوفه ای دارد
In the past, maize was considered as a by-product, and domestic demand was also provided through imports. With the implementation of programs to increase the production of corn in order to self-sufficiency in its production and supply of white and egg meat, its cultivation increased very rapidly. At the moment, the amount of corn crops in the country is not about domestic needs. In this study, efforts have been made to investigate the factors affecting the increase of forage crop area in Tehran province. At the moment, the amount of corn crops in the country is not about domestic needs. In this study, we tried to investigate the factors affecting the increase of forage crop area in Tehran province. For this purpose, Tobit model and Hackman's two-stage method were used and the required data were obtained by random sampling of the appropriate class of farmers in Tehran province in 1395. The results of Tobit model estimation indicated that the variables of forage crop insurance, fertilizer, harvesting history of corn and occupation of livestock have a positive effect on the crop area of corn. The variables of agricultural activity history, land ownership, and the limitations of water resources have a negative effect on the crop area of corn. Results from the Probit model (Hackman's first stage) showed that the variables of the history of forage corn, the type of crop activity Which includes agronomic and livestock activities. The cornstone view of corn harvesting has a positive effect on the probability of a decision to plant corn fodder. The results of the second stage of Hackman also indicated that livestock, agriculture as the main occupation, insuring forage corn, the existence of livestock activities in the field as the lateral activity, the number of irrigation hours, the chemical fertilizer used and the positive effect It has a corn crop area and the work force of corn has a negative effect on the crop area of corn