تجدد و ترقی خواهی ایرانیان عصر قاجار به نقل از سفرنامه های فرانسوی
/رحیم قاضی صوفیانی
: حقوق و علوم اجتماعی
، ۱۳۹۵
، راشدی
چاپی - الکترونیکی
کارشناسی ارشد
تاریخ گرایش تاریخ عمومی جهان
۱۳۹۵/۱۱/۱۳
تبریز
تجدد یا مدرنیته پدیده ای بود که در قرن هفدهم میلادی) البته با پیش زمینه هایی که از قبل آماده شده بود (در اروپا اتفاق افتاد و به سرعت ساختار جوامع اروپایی را در همه زمینه ها و عرصه ها تغییر داد و این تغییر در جهت رشد و توسعه و بهبود کیفیت زندگی بود .تمدن جدیدی که در حال حاضر در جهان حکمفرماست براساس همان مدرنیته است .از ویژگیهای اصلی مدرنیته جهان شمول بودن آن است، لذا این پدیده از مرزهای اروپا خارج شده و دیگر نقاط جهان را هم تحت تأثیر قرار داد .اساس مدرنیته مفاهیمی مانند خردگرایی، انسان گرایی، گسست از سنتها، رشد علم و فن آوری، افسون زدایی، آزادی خواهی، تولید صنعتی، جدایی دین از سیاست، تشکیل و گسترش نهادهای سیاسی و احزاب، افزایش سواد و آگاهی و رشد شهرنشینی، تقسیم کار اجتماعی و نهایتا جمهوری خواهی برای مبارزه با استبداد و دیکتاتوری است و چنین تمدنی به هرجا که وارد شود عقلها را تحریک کرده و سنتهای غیر منطقی را نابود می کند .ایرانیان در اوایل دوره قاجار و در جنگ با روسیه با این پدیده آشنا شده و پی به عقب ماندگی خود بردند و طبیعتا سعی در پر کردن شکاف بین خود و اروپائیان کردند .تاریخ اجتماعی مردم ایران تا آن دوره کاملا مبتنی و برپایه سنت و مذهب بود و قرنها پیروی از سنت و مذهب چنان با گوشت و خون این مردم عجین شده بود که گسست از آنها بسیار سخت و حتی ناممکن به نظر می رسید، لذا تجدد که به لحاظ تاریخی به صورت ناگهانی وارد ایران شده بود، چنان که باید و شاید نتوانست به سرعت در بین طبقات اجتماعی مردم نفوذ و رشد یابد و ابتدا توسط برخی از افراد طبقه حاکم که مستیقما در ارتباط با اروپائیان و حاملان افکار متجددانه بودند، پذیرفته شد و لذا روشنگری و اصلاحات از بالا به پایین شروع شد .طبیعتا در این راه عمق نفوذ سنت و اعتقادات خرافی در ذهن مردم ساده دل ایران به همراه کمی سواد و آگاهی و همچنین تهدید منافع برخی گروهها، از مشکلات اصلی رواج تجدد و مدرنیته بود .فساد دربار، رواج بسیار شدید رشوه، اقتصاد و کشاورزی ضعیف و نابسامان، رواج دروغ و تزویر و نیرنگ و عدم خرد گرایی از دیگر عواملی بود که آگاهان و حامیان تمدن جدید را در رسیدن به هدف خود ناکام می گذاشت .اما با همه مشکلات و موانع، مدرنیته چون بادی به همه جا می وزید و از هر درزی نفوذ می کرد .به حکم جبر تاریخ یا به واسطه تلاش اندک اندیشمندان و دلسوزان ایرانی، نهایتا ایرانیان در برابر تجدد و مدرنیته سرخم کردند و مردم ایران هم) هرچند به طور محدود (برای تجدد و یکی از مظاهر بسیار زیبا و جذاب آن یعنی حکومت قانون به پا خاستند .برای تجدد و ترقی ایرانیان، اروپائیان زیادی دخیل بودند، اما فرانسویان از جمله آن خارجیانی بودند که از اولین روزهای تجددخواهی ایرانیان به هر دلیلی به ایران آمدند .آنها متفاوت از بازیگران سیاسی روس و انگلیس که قصدشان دخالت در امور کشور و استعمارگری بود، تأثیر چندان سوئی در سیاست ایران نداشتند و تلاششان بیشتر تأثیر فرهنگی بود .آنها جامعه آن روز ایران را مورد نقد و بررسی قرار دادند و در سفرنامه هایشان ضمن شرح آداب و عادات و سنتهای ایرانی، تلاشهای ایرانیان برای رسیدن به مدرنیته را هم شرح داده اند .پژوهش حاضر قصد دارد مسئله تجددخواهی ایرانیان را از زاویه دید فرانسویانی که در دوره قاجار به ایران آمدند، به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار دهد .گردآوری اسناد و مدارک به شیوه کتابخانه ای انجام گردیده و مهمترین فایده و اهمیت این پژوهش بازشناسی ماهیت تجددخواهی ایرانیان و تبیین فرصتها و تهدیدهای آن است
ve people along with little literacy and as well as treating interests of some groups were the major problems in the way of prevalence of modernity. Court corruption, currency of bribery, weak and unorganized state of economic and agriculture, prevalence of mendacity, dissimulation, deception and lack of rationalism render intellectuals and civilization supporters unable to reach their aims. Regarding to all problems and barriers, modernity blew like as wind in everywhere and penetrated from every cleft. By the constraint of the history or by the effort of some Iranian intellectuals and sympathetic persons, Iran acquiesced to modernity and renaissance finally and Iran people rose for modernity and one of its very attractive embodiments was Constitution rule. Many Europeans were involved in progress and modernity in Iran, but Frances were among the foreigner who came to Iran by every reason in early days of modernity. Despite of political players of Russia and England that their intention was interference in Iran domestic affairs and colonialism, Frances had no bad effect on Iran policy and their effort was more toward in cultural effects. They studied and criticized days Irans society in that and in their itinerary as well as explaining Iranian customs and traditions they depicted Iranians effort for reaching to modernity. Present study aimed to investigate Iranian modernism issue in Frances point of view who came in Iran in Qajar era. Method of study is descriptive-analytical. Documents collected by library method and the most important efficacy of this study is recognition Iranian modernity and specifying its treats and opportunitiesگRenaissance or modernity was a phenomena which took place in Europe in ۱۷th century (that its foregrounds prepared before) and changed structures of European society in all areas rapidly, and this alteration was toward developing and improving life quality. New civilization which reign across the world based on same modernity. One of the most important characteristics of modernity is its universality, thus this phenomena went other side of the boards and effected other points of world. Modernity relied on concepts such as rationalism, humanism, separation from tradition, developing technology, disenchantment, liberalism, industrial production, separating religion from politic, establishing and developing politic institutions and parties, increasing literacy and knowledge, developing urbanization, dividing social work and in final republicanism for challenging to autocracy and dictatorship, and this kinds of civilizations stimulate rations and destroy non-logical traditions. Iranians acquainted with this phenomena in early Qajar era during battle with Russia and found out their lags and tried to fill the gap between themselves and Europeans. Until that time social history of Iran people was based on tradition and religion completely, and obedience from tradition and religion for centuries blended with their flesh and blood so that separation from such traditions and religions seemed impossible. Since modernity entered to Iran suddenly from historical point of view, it did not penetrated among people that ought to. At first it was accepted by ruling ranks who have direct relationship with Europeans and persons who were carriers of modernity thoughts. Therefore enlightenment and reforming was in top-down form. In natural, penetration depth of tradition and superstitious beliefs in mind of Irans na