بررسی تاثیر سیاستهای حمایتی دولت بر بهرهوری عوامل تولید در سامانههای روستایی وعشایری پرورش دام سبک
/رضا پهلوانی
: کشاورزی
، ۱۳۹۶
، افشاری
چاپی
دکتری
اقتصاد کشاورزی
۱۳۹۶/۰۶/۰۱
تبریز
پرورش دام سبک یکی از مهمترین و با سابقهصترین فعالیتهای بخش کشاورزی است که نقش مهمی در برقراری امنیت غذایی تأمین سلامت عمومی، ایجاد اشتغال و نیز رونق صنایع جانبی دارد .در کشور ما دو سامانه روستایی و عشایری برای پرورش دام سبک وجود دارد .در طی سالهای گذشته تلاشهای زیادی از سوی دولت جهت بهبود وضعیت بهرهصوری این دو سامانه صورت گرفته است .در این راستا هدف از مطالعه حاضر، بررسی و مقایسه میزان اثربخشی سیاستهای حمایتی دولت بر بهرهصوری کل عوامل تولید در دو سامانه روستایی و عشایری پرورش دام سبک طی سالهای۱۳۷۶ - ۹۲ در چهار استان منتخب کشور شامل لرستان، کرمانشاه، همدان و ایلام بود .در این خصوص مزیت نسبی پویا برای دو سامانه مذکور با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی پویا (PAM) نیز مورد محاسبه و تحلیل واقع گردید .قیمت سایهصای مربوط به نهادهصهای داخلی) غیر قابل تجارت (از طریق محاسبه ارزش تولیدنهایی آنها در تولید محصول گوشت قرمز از طریق تخمین تابع تولیدکاب-داگلاس به دست آمد .نتایج نشان داد که میانگین مقادیر شاخصصهای هزینه منابع داخلی (DRC)و هزینه به منفعت اجتماعی ((SCBدر هر دو سامانه کمتر از ۱ بوده که بیانگر وجود مزیت نسبی پویا در هر دو سامانه است ولی میانگین مقدار هر دو شاخص در سامانه عشایری کمتر از سامانه روستایی است که نشان دهنده مزیت نسبی پویای بیشتر در سامانه عشایری است .ترتیب رده بندی استانها به لحاظ مزیت نسبی پویا در سامانه عشایری شامل ایلام، لرستان، کرمانشاه و همدان و در سامانه روستایی لرستان، ایلام ، همدان و کرمانشاه میصباشد .مقدار میانگین شاخصصهای ضریب حمایت موثر (EPC)و ضریب حمایت اسمی (NPC) در سامانه عشایری بیشتر از سامانه روستایی بود که حمایت موثر بیشتر دولت در این سامانه را نشان می دهد .یافتهصهای تحقیق مبین آن است که شاخص برآورد حمایت از تولید کننده (PSE) در سامانه روستایی بیشتر از سامانه عشایری میصباشد که به نوعی دریافت بیشتری از کمکهای دولت براساس شاخص های سازمان همکاری و توسعه اقتصادی را توسط این سامانه نشان میصدهد .ترتیب استانها از نظر دریافت حمایتهای دولت در سامانه روستایی بر اساس شاخص PSE به صورت کرمانشاه، همدان، لرستان و ایلام و در سامانه عشایری لرستان، کرمانشاه، همدان و ایلام میصباشد .میزان و درصد رشد بهرهصوری کل عوامل تولید (TFP) نیز در هر دو سامانه براساس شاخص دیویژیا محاسبه گردید به لحاظ میانگین درصد رشد بهره وری کل عوامل تولید نسبت به سال پایه ۱۳۸۳ ترتیب استانهای مورد تحقیق در سامانه های روستایی شامل ایلام(۷۳/۰) ، لرستان(۴/۰)، کرمانشاه (۳/۰) و همدان(۱۶/۰- (و در سامانه عشایری شامل ایلام(۸۹/۰) ، کرمانشاه(۵۹/۰) ، لرستان (۵۴/۰)و همدان (۴۸/۰)می باشند .برای تعیین ایستایی دادهصهای ترکیبی متغیرهای تحقیق از آزمون ایم، پسران و شین (IPS) استفاده گردید که کلیه متغیرها جمعی از درجه ۱ بودند .برای تعیین رابطه همصجمعی از آزمون پدرونی استفاده و وجود رابطه هم جمعی تایید گردید و رابطه تعادلی بلندمدت از طریق روش گشتاورهای تعمیمصیافته (GMM) برآورد شد .نتایج نشان داد مقدار کشش جزئی تاثیر پذیری بهرهصوری کل عوامل تولید (TFP) از شاخص حمایت از تولید کننده(PSE) ، نیروی کار و سرمایه به ترتیب در سامانه روستایی۱۶۹۱/۰ ،۱۹۹۸/۰ ، ۹۲۶۹/۰ و در سامانه عشایری۶۱۹۰/۰ ، ۱۶/۰ و ۰۴۱/۱ میصباشد .بنابراین میزان تاثیر سیاستهای حمایتی دولت بر بهرهصوری کل عوامل تولید در سامانه عشایری پرورش دام سبک از سامانه روستایی بیشتراست .علت برتری سامانه عشایری از نظر تاثیر سیاستهای حمایتی دولت را میصتوان در ویژگیهای این سامانه همچون هزینه های ثابت و متغیر کمتر، استفاده بیشتر از زمان رشد، مدیریت متمرکز تولید، گستردگی بازار، قابلیت عرضه محصولات در بازارهای متنوع و نیز کسب تجربه و مهارت بیشتر به دلیل اشتغال به یک حرفه توسط فعالان اقتصادی این سامانه دانست .بر اساس نتایج این تحقیق پیشنهاد می گردد تا از تلفیق هر دو سامانه، سامانه جدیدی تحت عنوان کوچ تابستانه شکل گیرد .بدیهی است نتایج این تحقیق میصتواند ضمن هدفمند نمودن سیاستهای حمایتی دولت به افزایش بهره وری کل عوامل تولید در این رشته فعالیت و در نهایت افزایش ثروت و سرمایه ملی کمک نماید
The small ruminant husbandry is one of the most important and experienced activities in agricultural sector and has an important role in establishment of public health, provision of food security, making employment and also multilateral industrial affluences. There are two rural and pastoral systems for small ruminant husbandry in our country. During the last years, government has been done many efforts for promoting and optimizing the Total Factor Productivity (TFP) of this economic activity. In this direction the purpose of this study is the investigation and the comparison of the rate of the efficiency of the government support policies on total factor productivity in two rural and pastoral systems of the small ruminant husbandry during 1997-2013 in four selected provinces including Lorestan, Kermanshah, Hamedan and Ilam. In this regard, this research was conducted in Dynamic Comparative Advantage (DCA) for these two systems with using of dynamic policy Analysis Matrix (PAM). The shadow price of domestic inputs is obtained by the account of their value marginal production (VMP) in mutton production by estimating the Cobb Douglas (C-D) production function. The conclusions indicated that the average of Domestic Resource Cost (DRC) and Social Cost Benefit (SCB) in both systems have been less than one. It implies that there is dynamic comparative advantage in both systems, but the average rate of both indexes in pastoral system is less than rural system that is indicated the more dynamic comparative advantage in pastoral system. In respect with dynamic comparative advantage (DCA), ranking of provinces in pastoral system include Ilam, Lorestan, Kermanshah and Hamedan and in rural system included Ilam Lorestan, Hamedan, and Kermanshah. The average to Effective Protection Coefficient (EPC) and Nominal Protection Coefficient (NPC) in pastoral system is more than rural system. Findings of this study show that Producer Support Estimate (PSE) in rural system is more than pastoral system that in some way because receives more protection of government based on the indexes of the OECD. Ranking of provinces from point of view of government protections in rural system based on the index of (PSE) is Kermanshah, Hamedan, Lorestan, and Ilam and in pastoral system are Lorestan, Kermanshah, Hamedan and Ilam. Also the amount of growth rate of (TFP) based on Divijias index are calculated in both systems. From the point of view of the average of (TFP) as compared with the base year, 2004 ranking of the selected provinces in case study in rural system include Ilam (0.73) Lorestan (0.4), Kermanshah (0.3) and Hamedan (-0.16) and in pastoral system include Ilam (0.89) Kermanshah (0.59), and Hamedan(0.48). Im-Pessaran-Shin (IPS) method was used for determining the stationarity of variables in panel data that showed total variables were I(1). Pedroni Test was applied for determining of cointegration and showed long-run relationship among variables. Generalized Method of Movements (GMM) was applied for estimating the long-run relationship among endogenous variable (TFP) and exogenous variables (PSE, amount of labor and capital). Findings indicated that the amounts of impact partial elastic of the Total Factor Productivity from the producer supporter estimates (PSE) labor force and capitals in rural system are 0.1691, 0.1998, and 0.9269 and in the pastoral system are 0.6190, 0.16 and 1.041, respectively. Thus the coefficient of effectiveness of government support policies on Total Factor Productivity (TFP) in pastoral system is more than rural system. The reason of pastoral systems superiority, from the point of view of the government support policies can conceive in this system characteristic such as less fixed and variable costs, more using of the growth season, concentration producing management, expansion of the market, efficiency of products capability in various markets and learning more experiences skill by producers for working skillfully. Based on this study, it is suggested forming a new system by the name of summer migration by integrating of these two systems. It is evident that the result of this study can help government support politics aim to increase Total Factor Productivity in this field of activity and at last the increase of international wealth and sources