ارزیابی آمیختگی شناختی در بیماران افسرده با CFQ و IRAP و اثربخشی تکنیکهای پذیرش و گسلش بر اثرIRAP ، آمیختگی شناختی، پذیرش و افسردگی
/عیسی حکمتی
: علوم تربیتی و روانشناسی
، ۱۳۹۵
، افشاری
چاپی
کارشناسی ارشد
روانشناسی
۱۳۹۵/۱۱/۱۶
دانشگاه تبریز
هدف پژوهش حاضر ارزیابی شناختهای ضمنی در افسردگی بر اساس مدل بسط و انسجام ارتباطی (REC Model) و اثربخشی مدول درمانی پذیرش و گسلش بر اثرIRAP ، آمیختگی شناختی، پذیرش و افسردگی بود .بدین منظور دو مطالعه طراحی و اجرا شد که به منظور دستیابی به اهداف مطالعه اول نخست ۲۰ دانشجوی بهنجار) با میانگین سنی۹/۲۰) ۰۱/۲و سپس ۵۰ فرد مبتلا به افسردگی با ۵۰ فرد بهنجار انتخاب شدند .پس از بررسی توان این آزمون در سنجش شناخت ضمنی بر روی نمونه اول (۲۰ نفر(، دو گروه افسرده و بهنجار در آزمونهای عینی و IRAP مورد مقایسه قرار گرفت که با توجه به عدم رعایت ملاک دقت و سرعت درIRAP ، داده های ۴ نفر از گروه بهنجار و ۹ نفر از گروه افسرده از تحلیل خارج شدند) میانگین سنی گروه بهنجار۲/۲۱ ۰۹/۱و میانگین سنی گروه بهنجار۳/۲۳ ۰۳/۱بود .(نمونه مطالعه دوم نیز شامل ۲۴ نفر مبتلا به افسردگی بود که از بین افراد مبتلا به افسردگی در بخش دوم مطالعه نخست) از بین ۵۰ نفر(، به صورت تصادفی در دو گروه لیست انتظار و گروه آزمایش) هر گروه ۱۲ نفر (جایگزین شده و در مرحله پیشصآزمون و پسصآزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند .هر یک از اعضای گروه آزمایش به صورت انفرادی در ۸ جلسه درمانی هفتگی یک ساعته مداخلات پذیرش و گسلش شرکت نمودند، اما گروه لیست انتظار به عنوان لیست انتظار در این مدت مداخلهصای دریافت نکردند .دادهصهای دو نفر از هر گروه به دلیل عدم مشارکت در فرآیند پژوهش کنار گذاشته شد) میانگین سنی گروه آزمایش برابر۹/۲۱ ۳/۲و گروه لیست انتظار۲/۲۲ ۶/۲بود .(ابزارهای مطالعه شامل سیاهه افسردگی بک- ویراست دومII)- (BDI، پرسشنامه پذیرش و عمل(AAQ) ، پرسشنامه آمیختگی شناختی (CFQ) و تکلیف IRAP افسردگی بود .یافته ها نشان داد عملکرد افراد بهنجار در بین چهار نوع کوشش مختلف تکلیف متفاوت بوده و به دیگر سخن، اثر IRAP متفاوت معناداری در هر یک از کوششها نشان دادند که نشانگر سوگیری مثبت افراد بهنجار نسبت به خود و دیگران است .یافته های مقایسه گروه بهنجار و افسرده در IRAP نشان داد که بین DIRAP کوششهای مربوط به صمن دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که گروه بهنجار اثر IRAP مثبتصتری نسبت به گروه افسرده به خود نشان میصدهند .همچنین در کوششهای مربوط به صدیگران نیز بین دو گروه تفاوت وجود داشته و نهایتا اثر IRAP کل گروه بهنجار مثبت و گروه افسرده منفی بوده و این تفاوت معنادار است .همچنین یافته ها نشان دادند بین دو گروه در آمیختگی شناختی و افسردگی تفاوت معناداری وجود داشته و گروه افسرده، آمیختگی شناختی و افسردگی بیشتری نسبت به گروه بهنجار نشان دادند .یافته های همبستگی بین اثر IRAP با ابزارهای عینی نشان داد در بین گروه بهنجار، نمره آمیختگی شناختی فقط با اثر IRAP کوشش اول) من-مثبت-درست (به صورت منفی همبسته است ولی با سایر کوششها همبستگی معناداری ندارد همچنین بین افسردگی با هیچ کدام از اثرات IRAP نوع کوششها در بین گروه بهنجار رابطه معناداری وجود ندارد .در بین گروه افسرده، آمیختگی با هیچکدام از اثرات IRAP همبستگی معناداری نداشته، اما افسردگی با اثر IRAP کوشش نوع اول همبسته است .یافته های مطالعه دوم نشان داد تاثیر تکنیکهای مدول پذیرش و گسلش بر اثر IRAP نوع کوشش اول و دوم) کوششهای مربوط به خود (معنادار است که بدین معناست که در گروه آزمایش پس از مداخله اثر IRAP کوششهای مربوط به خود افزایش یافته است، ولی در گروه لیست انتظار تغییر چندانی مشاهده نمیصشود، اما در زمینه نوع کوشش سوم و چهارم) کوششهای مربوط به دیگران (تغییر معناداری رخ نداده است .همچنین نتایج نشان داد مداخله بر اثر IRAP کل نیز تاثیر معنادار داشته، به طوریکه در پیش آزمون در هر دو گروه منفی بوده ولی در پس آزمون مثبت شده است .علاوه بر این یافته ها نشان دادند که مدول درمانی پذیرش و گسلش موجب کاهش اجتناب تجربه ای، آمیختگی شناختی و نمرات افسردگی شده است .به صورت کلی یافتهصهای اولیه از مدل REC نظریه چارچوبهای ارتباطی در زمینه شناختهای ضمنی حمایت میصکنند و یافته های مطالعه دوم نیز نشانگر قابلیت فراتشخیصی درمان ACT و امکان کاربست مدولهای مختلف این درمان متناسب با وضعیت بالینی مراجعان است
The aim of present investigation was to assess implicit cognitions in depression based on Relational Elaboration and Coherence Model (REC Model) and effectiveness of Acceptance and Defusion module of ACT on IRAP effect, cognitive fusion, acceptance and depression. To this end two studies was designed in which to achieve the goals of the former, in first step 20 healthy students (age mean 20.92.01) and then 50 depressed and 50 normal individuals were selected. After evaluating efficacy of IRAP in assessing implicit cognition on 20 healthy students, depressed and normal students group were compared on objective tests and IRAP that with respect to lack of accuracy and speed criteria, data of 4 participants in healthy group and 9 participants in depressed group was excluded (age mean of healthy group and depressed group were 21.21.09 and 23.31.03 respectively). Sample of second study included 24 students with depression that were selected among depressed participants of second part of previous study (among 50 depressed students), and replaced in waiting list and experiment groups randomly (each group 12 participants) and were assess in pre-and posttest phases. Depressed group subjects participated in an eight-session therapy process of acceptance and defusion module, that was hold weekly and individually, but wait list group have received no intervention. Data of two participants of each group were excluded from final sample, because they left therapy before last session (age mean of experiment and waitlist group were 21.92.3 and 22.22.06 respectively). The study measurments were Beck Depression Inventory (BDI-II), Acceptance and Action (AAQ), Cognitive Fusion Questionnaire (CFQ) and IRAP.Finding revealed healthy individuals performance of healthy individuals were different among four trial types, and in other words they showed different IRAP effect (DIRAP) in different trial types that indicates positive bias of healthy individuals toward self and others. Result of comparing depressed and healthy group in IRAP revealed that there were significant different between two group in trial types related to "self", and healthy group showed more positive DIRAP toward self than depressed group; Also in trial types related to "others" two group were different and finally total DIRAP of healthy and depressed group was positive and negative respectively and the difference was significant. Other findings showed there were significant difference between two groups in cognitive fusion and depression and depressed group showed more fusion and depression. Correlation of objective tests and IRAP indicate cognitive fusion correlated negatively only with first trial type (me-positive-true) DIRAP and not others ones among healthy group; also depression was correlated with none of trial types DIRAP among healthy group. However, among the depressed group cognitive fusion wasn't correlated with DIRAP of trial types, but depression was correlated only with first trial type (me-positive-true) DIRAP. Findings of second study showed effect of acceptance and defusion module on DIRAP of first and second trial type (self) is significant that it means DIRAP of self-related trial types has increased in experiment group and not waitlist group after participating in intervention, but in other trial types (others-related) significant change wasn't observed; also findings showed intervention had significant effect on total DIRAP, so that in pretest total DIRAP of both group were negative, but in posttest has changed into positive. Moreover, results indicate the therapetic module has decreased experiential avoidance, cognitive fusion and depression. Generally, first study findings provide primary support for REC Model of RFT around implicit cognition and the second suggest transdiagnostic capability of ACT and potentially application of different modules of this therapy with regard to clinical status of clients