عرفان ارزشمندترین و زیباترین بخش ادبیات ایران است و فلسف ایرانی و اسلامی ـ اگر چه از فلسف یونانی و غربی وامهایی ستانده است ـ پایههای تعقل و خردورزی را در فرهنگ و ادبیات ایرانی استوار کرده است .بحث عقل و عشق بهعنوان دو ابزار متفاوت در معرفت، و تقابل آن دو، همواره از مباحث دیرینه عرفا و فلاسفه بوده است .در ادبیات فارسی کمتر اثر عرفانی می توان پیدا کرد که نشانههای این تقابل در آن یافت نشود .جدال عرفا با فلاسفه و فلسفه، خصوصا نوع یونانی آن که نشانههای نفوذ آغازین آن را در عصر ساسانی در روزگار خسرو انوشیروان در ایران میبینیم، بعد از اسلام نیز، ادامه یافت .عرفا و اندیشمندان ایرانی گاه به جهت آنکه عقل، منبع و مصدر تمام براهین و استدلالات متقن است جانب خرد را نگه داشتهاند اما در بیشتر موارد، عشق و عرفان و معرفت شهودی را بر عقل رجحان نهادهاند .شیخ نجمالدین رازی نیز یکی از برجستهترین صوفیان نیمه قرن هفتم است که نشانههای خردستیزی در آثارش نمایان شده است .در این پژوهش کوشش شده است که خردستیزی و مخالفت نجم رازی را با عقل به عنوان یکی از خصائص فکری او مورد بررسی قرار داده و تقابل عقل و عشق را که به نوعی تقابل عرفان و فلسفه است در آثارش نشان داد .نتایج این پژوهش، نشان میدهد که مخالفت نجم رازی با عقل به دو شکل مستقیم و آشکار و گاه غیرمستقیم و در لایههای پنهانی نمایان شده است .مخالفت او با عقل بدین معنا نیست که او همیشه و در هم زمینهها با عقل مخالف بوده و همیشه آن را سرکوب کرده است بلکه او نیز همچون دیگر عرفا محدود اختیارات و حد توان عقل را در امر معرفت تعیین میکند و بر آن است که باید ابتدا معنای واژ عقل مخالف با عشق را از میان سایر معانی عقل بیرون کشید تا بتوان به قضاوتی درست دربار هریک رسید .او معتقد است که اگر عقل، بینور شرع در معرفت قدم نهد به شبهه میافتد و نجم از میان هم اقسام عقل، تنها با عقل انسانی که مخالف عشق بوده، مخالفت کرده است .پیداست عرفا و صوفیانی همچون نجمالدین رازی که اندیشههای عرفانی آنها جایگاه برجستهای در ادبیات عرفانی فارسی دارد، این گونه نبوده است که در صدد نزاع با عقل شریف انسان برآمده باشند به خصوص که با مطالعه و تفکر در آثار آنها برتری اندیشههای آنان نمایان است و آشکار است که خود او در رسیدن به آن اندیشهها، از تعقل فراوانی بهره برده و به جرأت میتوان او را در زمر متفکران بزرگ عصر خود به شمار آورد
Mysticism Iranian literature and philosophy Islamic Iranian and Greek philosophy and Western loans, although the output is the basis of reason and rationality is is the most valuable and the most beautiful part of based on Persian Literature and Culture. Discussion wisdom and love as two different instruments of knowledge and contrast the two, mystics and philosophers have always been long-standing issues. Persian literature can be found in the mystical work of the signs of this conflict is not found in it. Mystics controversial philosophers and philosophy, especially those who show signs of Greek influence its debut in the era of Sassanid reign of Khosrow's Anushiravan in Iran after Islam, continued. Iranian thinkers, mystics and even to the intellect, the source and origin of all arguments and strong arguments have kept the small side, but in most cases, love and mysticism and intuitive knowledge of the reason elaborated preference. Sheikh Najmuddin Razi, one of the greatest Sufi signs of irrationality in his half-century that has been detected. The results show that Razi's opposition to the intellect in two ways, directly and openly, and sometimes indirect and hidden layers are visible. the word means the opposite of reason among other things with the love of wisdom came out to make a correct judgment about each. He believes that if intellectual, religious Binouri knowledge step forth and fifth place among all kinds of reason to doubt, that the opposite of love is only human intellect, has refused. he is thought to reach it, the reason a lot of interest, and to dare to be great thinkers of his time considered him among