لق اندیشههای نمادین، یکی از کارکردهای ذهنی بشر است؛ بدین صورت که در قالب کلام، تصویر، حرکت و ... اندیشههایش را با زبانی نمادگونه به دیگران منتقل میکند. انتقال اندیشهی نمادین از شعر و موسیقی و رقص و فیلم گرفته تا آئین و آداب و رسوم و قصه و اسطوره متغیر است قصههای عامیانه به عنوان یکی از این محملهای نمادپردازی، نیازمند تحلیل و نمادگشایی است .چرا که عدم آگاهی از نمادپردازی قصهها، ما را از دنیای درونی و پنهان آنها محروم میدارد .با آگاهی از این ضرورت، پژوهش حاضر به نمادپردازی قصههای عامیانهی جنوب ایران با محوریت دو نماد آب و کوه میپردازد .در این راستا پس از شناسایی دو نماد آب و کوه در قصههای مکتوب این منطقه، آنها را توصیف نموده و در نهایت به تحلیل نمادین آنها میپردازد .یافتههای حاصل از این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از مطالعات کتابخانهای، به ارتباط عمیق نمادهای موجود در قصههای جنوب با حیات آئینی و اساطیری مردم آن اشاره دارد .به علاوه این یقین حاصل میگردد که بیشترین اشاراتی که در قصههای عامیانهی جنوب کشورمان به آب و کوه شده، دارای مفاهیمی بس والاتر از ظاهر سادهی آنهاست و در بیشتر موارد، چیزی بیش از یک عنوان معمولی آب و کوه را با خود به همراه دارد .امید است این رساله قدمی باشد هرچند خرد و کوچک در راه پژوهش پیرامون قصههای ایرانی و علاقهمندان خویش را برای پژوهشهایی وسیع و درخشان در عرصهی نمادپردازی قصهها بیاید .
نماد پردازی (آب) و (کوه) در قصههای عامیانهی منطقهی جنوب ایران