از نظر تاریخ موسیقی، برآمدن و افول مهم ترین سلاطین سلجوقی را می توان عصر میان ابن زیله مولف کتاب الکافی، فی الموسیقی، درگذشته ۴۴۰ ق. و صفی الدین ارموی مولف کتاب الادوار و الرساله الشرفیه در سالهای میانی قرن هفتم دانست ابن زیله، شاگرد ابن سینا، از آخرین مولفان مکتب مشهور به اسکولاستیک مدرسی در حوزهی موسیقی ایرانی عربی - ترکی، و صفی الدین، موسس مکتب سیستماتیست - منتظمیه - در همین حوزه به شمار می روند؛ بر این اساس مهمترین دوران حکومت سلاطین سلجوقی در میانه دو مکتب مهم موسیقی جهان اسلام قرار می گیرد؛ دورانی که اطلاعات اندکی از آن در دست است. به نظر می رسد با وجود دربارهای متعدد کوچک و بزرگ سلجوقی، جنگ ها و درگیری های مداوم مانع از ایجاد فضایی مناسب برای نظریهپردازی در زمینه موسیقی شده باشد شاید پارهای آرا فقهی در حرمت موسیقی نیز مانعی برای این موضوع در آن عصر بوده است به هر حال آنچه می بینیم این است که اگر پیش از سلجوقیان، در نظام اسکولاستیک، شاهد نوشتن رسالات مهم موسیقی به دست حکیمان بزرگ چون فارابی و ابن سینا هستیم، پس از دوران سلجوقی، در نظام سیستماتیست، موسیقی دانان حرفهای و متخصص چون صفی الدین ارموی دست به نگارش رسالات موسیقی میزنند و در این میانه دوران سلجوقی به نوعی دوران فترت در نظریه پردازی در حوزهی موسیقی است. آثاری که حاکی از اطلاعات روشنی از موسیقی آن عصر باشد، بسیار اندک است، اما در آثار مکتوب غیرموسیقایی به ویژه دیوان شاعران آن عصر میتوان اطلاعاتی درباره نام الحان و پردهها و سازها و نیز نام موسیقیدانان به دست آورد. مقایسه موسیقی پیش و پس از دوران سلجوقی نیز ممکن است نتایجی به دست دهد؛ در قرن ششم در خراسان نظام دوازده پرده مقام رایج بوده است این نظام تا قرن هفتم به روم چنان که در اشعار مولوی دیده می شود و بغداد رسالات صفی الدین ارموی رسیده است. از طرف دیگر در معدود رسالات موسیقی قرن پنجم و ششم خراسان از ایقاع بسیار کم سخن رفته است که با توجه به عربی بودن نام دورهای ایقاعی، محتمل است دورهای ایقاعی برعکس نام و محتوای پردهها از بغداد و دیگر مراکز موسیقی عرب به شرق راه یافته باشد این احتمال وجود دارد که در این میان دولتهای سلجوقی رسانه و محملی برای این نقل و انتقالات فرهنگی بوده باشند.