جایگاه قزاقستان به عنوان پل ارتباطی و مسیر جاده تاریخی شرق به غرب جاده ابریشم در قلب آسیای مرکزی و تاریخ پرفراز و نشیب، این کشور را تبدیل به ترکیبی جذاب از ملتها و فرهنگها کرده است از آنجا که قزاقستان بزرگترین کشور آسیای مرکزی و هشتمین کشور جهان از حیث وسعت است و دارای وسیعترین ساحل در دریای خزر، وجود منابع متنوع و غنی معدنی همچون نفت، گاز، اورانیوم، طلا و زغال سنگ میباشد، علاوه بر آنکه برای سرمایهگذاران بهویژه غربیها امتیازی برجسته و موقعیتی ویژه است، نقش چشمگیری در صحنه روابط بینالملل ایفا میکند در این میان و با توجه به شاخصهای متعارف در ارزیابی مناسبات سیاسی، این نکته مبرهن است که مناسبات سیاسی جمهوری اسلامی ایران و قزاقستان بر اساس درک واقعی ضرورتها، طی سالهای اخیر توسعه فراوان یافته است این مقاله به شیوه مسئله محور و با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که روابط فرهنگی ایران و قزاقستان تا چه میزان در گشودن و ارتقای کیفی مناسبات سیاسی و اقتصادی موثر است؟ جمهوری اسلامی ایران میتواند قزاقستان را در چالشهایی همچون کاهش ناگهانی تولید، تورم فزاینده و کاهش ناگهانی یارانههای اجتماعی، کاهش محرومیتهای اجتماعی، توسعۃ فعالیتهای علمی، امنیت و ثبات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی یاری رساند و آزادسازی اقتصادی را در قزاقستان تثبیت کند ضمن آنکه عوامل اصلی و موتور محرکه اصیل فرهنگی مشترک ایران و قزاقستان را میتوان در مجموع، آداب و رسوم فرهنگی، جشن جهانی و مشترک نوروز، اعتقادات سنتی قزاقها، مفاخر فرهنگی، مواریث فرهنگی، تنوع ملیتها و فرهنگها برشمرد که در این مقاله جایگاه این روابط و مناسبات فرهنگی در عرصه سیاسی و اقتصادی این دو کشور بررسی میشود.
سهیل رجبی
نگاهی به جایگاه روابط فرهنگی در مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران و قزاقستان