از سال ۱۹۹۱ در فرایند انتقال به سوی تشکیل دولتهای مستقل، این امکان برای دولت ملتهای نوینی که پس از دور اتحاد شورروی از آن قلمرو سر برآوردند فراهم آمد که در بخشی از میراث علوم اجتماعی و انسانی متاثر از ایدئولوژی شوروی که از ۱۹۱۷ تا۱۹۹۱ برقرار ماند به تجدید نظر بپردازند. یکی از پربارترین حوزههای این بازنگری تاریخنگاری و به ویژه تاریخ تفکر ملتهای تازه استقلالیافته و ریشهیابی پیوندهایشان با فرهنگهای همجوار است؛ این فرهنگها به دلایل گوناگون از گفتمانهای دوران شوروی حذف شده بودند. در نظر اقوام ترک زبان مناطق شوروی سابق، یکی از ماخذ قابل توجهی که اخیرا از نو کشف شده و رواج یافته است، قدیمترین فرهنگ واژگان گویشهای ترکی، دیوان لغهالترک، نوشته محمود کاشغری در حدود ۴۶۷ ق.، است دیوان، به جای آن که همچون فرهنگ دو زبانهای باشد، بهصورت دانشنامهای درباره فرهنگ ترکی به عربی تالیف شده است و شواهد فراوانی از تنوع در میان اقوام مختلف ترک زبان سده پنجم ق. و نیز از پیوندهای میان قبایل ترک و همسایگانشان ایرانیان، چینیها، عربها، هندیان، و جز اینها را ارائه میکند. در این نوشتار، بر شواهدی از تعاملات میان ترکان و ایرانیان، آن چنان که محمود کاشغری بیان کرده است، تمرکز خواهیم کرد.
زیفا آئوزوا
تاثیر زبان فارسی بر واژگان ترکی در سد پنجم ه.ق