در این مقاله برخی از جنبههای مربوط به اشتراک تاریخی و فرهنگی بین ملتهای ایران و قزاقستان معاصر مطرح میشود. روابط دیپلماتیک، سیاسی، تجاری، اقتصادی و فرهنگی که در حال حاضر میان دو کشور برقرار است گسترش مییابد. یک پایه محکم به صورت میراث فرهنگی و تاریخی مشترک دارد. مردمی که در زمین ایران و قزاقستان معاصر زندگی میکردند طی هزاران سال در تعامل نزدیک با یکدیگر بوده اند ارتباطات آنها گوناگون بوده است: جنگ، روابط متفقین و غیره. علاوه بر این، این ملتها روابط محلههای نزدیک را به وحدت منطقه که به آن تعلق داشتند مربوط کردند. اما شباهت سرنوشت و توسعه آینده هر دو ملت در دور ظهور و گسترش اسلام در آن مناطق، وقتی که توران از قرن هفتم میلادی به عنوان (مورناخر) شناخته شد معنای واقعی این کلمه عربی چیزی که فراتر از رودخانه است، که در اینجا منظور آمودریا است وضوح یافت. از آن هنگام در چارچوب فرهنگ عربی و اسلامی قرون وسطی، شاهد ترکیب فرهنگ عرب، ایران و ترک هستیم ایرانیان و ترکها برای توسعه زمینههای گوناگون علوم، دانش و فرهنگ در خلافت عرب تاریخ، جغرافیا، الهیات، حدیثشناسی، زبانشناسی، ادبیات، علوم طبیعی و فنی، پزشکی، فلسفه و غیره بسیار کوشیدند. ذکر نام دانشمندان برجستهای مانند فارابی، ابنسینا، طبری، اصطخری، سیباویخی، خوارزمی، بخاری، البیرونی، و غیره بسنده میکند. تعلق به منطقهای با اشتراکات زبانی، فرهنگی و مذهبی سبب نفوذ ایرانیان به فرهنگ ترکان شد از همین جا روند ورود کلمات زبان فارسی به زبان قزاقی فعالانه آغاز شد و ادبیات قزاقی از ادبیات فارسی تاثیر گرفت. بسیاری از اطلاعات مربوط به مردم آسیای مرکزی، از جمله در مورد قزاقها، را میتوان از منابع قرون وسطی فارسی جمعآوری کرد