مقاله حاضر به منظور بررسی اوضاع سیاسی ایران در قرن هفتم هجری و آشنایی با دولت سلاطین قراختایی کرمان و شناخت حامیان و رقبای سیاسی قتلق ترکان Qotloq tarkan ملکهی کرمان زوجه براق حاجب نوشته شده است در دوران پرآشوب و پرماجرای قرن هفتم هجری ویرانگران مغول و تاتار و دیگر زردپوستان وحشی، یا نیمه وحشی آسیای مرکزی تاخت و تازهای پیاپی و بلاخیز در ایران کردند و قسمت بزرگی از فلات پهناور ایران را در هم کوفتند و بسیاری از بلاد را چنان ویراان کردند که دیگر جز نامی از آنها در ضحایف و کتب باقی نماند ایرانیان در این دورهی پر حادثه به اندازهی تمام تاریخ گذشتهی خود رنج کشیدند و اگر چه فرهنگ نیمه جان خود را با کوششهای مداوم از زیر لطمات سخت به گونهای که مسیر بود نجات بخشیدند اما در مقابل بسیاری از آثار نامطلوب جریانهای سیاسی و اجتماعی این عهد را خواه ناخواه نگاه داشتند در این دوران در کرمان اوضاع به گونهای دیگر بود در این گفتار ضمن بیان چگونگی تشکیل سلسلهی قراختاییان نحوهی شکلگیری این دولت به طور اختصار و چگونگی به قدرت رسیدن ترکان خاتون در چنین دولت نوبنیاد و نستحکمی با در نظر گرفتن رقبای سیاسی و حامیان او مورد بحث قرار خواهد گرفت. قتلق ترکان ملقب به عصمه الدین از زنان نامدار تاریخی است که دورهی حکومت او با اتفاقات و حوادث عجیب و غریب مثل بیشتر زنان معروف تاریخ توام بوده است این ملکهی عالی همت زنی عادل و خیرخواه بود که تمام کوشش خود را صرف آبادانی و رفاه مردم و تشویق علما و احترام به فضلا و ایجاد بناهای خیریه نمود در واقع دولت قراختایی یا دولت قتلق در زمان فرمانروایی این زن با اراده و بلندنظری بهار زندگی خود را گذراند