قرون نخستین تاریخ اسلام پر است از نزاعهای کلامی و عقیدتی میان فرق و نحل اسلامی در این قرون مباحث متعددی مورد نقد و بررسی قرار می گیرد و جماعات مختلف می کوشند که رای برگزیده خود را بر کسی اثبات بنشانند یکی از این مباحث محل نزاع بحث از رویت باری تعالی است از یک سو اشاعره و اهل حدیث و از سوی دیگر جماعت اهل اعتزال و جهمیه در این باب ورود نمودند و دستهای به امکان روئیت خداوند در قیامت به چشم سر تاکید نمودند و دسته ای دیگر منکر آن گردیدند هم معتقدان رویت و هم منتقدان آن به آیات و روایات تمسک می جستند حتی در این بحث پای عقل و مباحث عقلی فیلسوفانه نیز باز شد و به ویژه طرفی که جانب تنزیه باری را پیش گرفته بود - معتزله و جهمیه - به استدلال عقلی علیه موضع خصم پرداختند شیعه امامیه نیز از همان قرون نخستین در این بحث وارد شدند و بر اساس میراث گرانبهایی که از ائمه خود داشتند امکان هرگونه رویت به چشم حسی را منکر شدند ایشان در این راه ضمن نقد و رد مواضع اهل حدیث و اشاعره کوشیدند دلالات صحیح آیات مورد استناد ایشان را آشکار کنند و لغزشگاههای آنان را متذکر شوند یکی از برجسته ترین کسانی که در جهان تشیع در این راه جد و جهد بسیار نمود و در آثار مختلف خود بدان مساله پرداخت شیخ طوسی متکلم فقیه اصولی و مفسر یگانه جهان اسلام است وی هم در تفسیر خود و هم در آثار کلامی خویش - چون تمهید الاصول، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد و الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد - کوشید که ضمن نقد دیدگاههای جماعات مذکور رای مختار خویش را که همانا تفسیر کلام باری و اولیای اوست اظهار دارد در این مقاله می کوشیم تا ضمن ترسیم محل نزاع بحث به اختصار دیدگاههای شیخ طوسی را بازنمایی کنیم