آگاهی ملتها به وجوه ممیزه آنها از دیگران، امر تازهای است. در اعصار متمادی و امصار متعدد، آگاهی نسبت به منابع هویت خود و مولفههای هویتی دیگران، اهمیت ویژهای نداشت، اما همسو با شکلگیری دولت مدرن، مرز تمایز با دیگران و مولفههای سازنده خود و ما، برجسته شد و پرورش یافت. در چنین فضایی، پرسش از کیستی و عوامل تمییز ما از دیگری به پرسشی ملی و دغدغهای جدی مبدل گردید و منابع گردید و منابع شکلگیری و تغییر شکل هویت، در دستور کار حکومتها قرار گرفت. ایرانیان نیز به عنوان جمعیتی دیرپا و صاحب هویتی دراز آهنگ، به محض مواجهه با غربی ها، نسبت به ممیزات و تفاوتهای خودگاهی یافتند. عواملی که ایرانی ها را ازدیگران متمایز میساختند مولفههای همبستگی در بین ایرانیان بودهاند. در مقاله حاضر، این عوامل از جمله پایبندی دینی، موسیقی، معماری، اسطورهها، مناسک مذهبی، رسوم سنتی، قریحه ادبی و توانش زبانی را تشریح و وزن و سهم آنها در شکلگیری و نگهبانی هویت ایرانی را توضیح میدهیم . در ادامه دشواریهای پیش روی آن مولفههای مورد کاوش قرار میگیرد. به نظر میرسد، پدیداری خیزشهای جدیدی [مانند نهضت دفاع از حقوق زنان یا اقوام]، صنعت زبان [مانند سلطه زبان انگلیسی بر عرصه علم و به تعبیری، تکلم علم مدرن به زبان انگلیسی] و بالاخره، اقتصادی دیدن میراث و هویت، سبب شدهاند منابع شکل دهنده به هویت ایرانی در کارکرد، ساختار، فراگیری و شدت عمل خود با دشواریهایی مواجه گردد. مقاله در پی طرح و شرح پاسخی قابل تایید بدین پرسش است که مولفههای همبستگی در بین ایرانیان کدامند و این مولفهها در تحکیم همبستگی ملی با چه موانعی رویارو شدهاند؟