شکلگیری اجماع، همگرایی، وفاق و مصالحه بین نخبگان سیاسی، یکی از شاخصها و عوامل اصلی همبستگی ملی است. عدم شکلگیری یا فقدان استمرار اجماع میان نخبگان سیاسی، تحت تاثیر عوامل مختلفی صورت میپذیرد که از جمله مهمترین آنها میتوان به وجود بی اعتمادی میان نخبگان سیاسی و همچنین غلبه کشمکشها بر رقابتهای سیاسی اشاره کرد. مهمترین نظریهپردازان مفهوم نهادمندی، هانتینگتون، آیزنشتاب و استومپکا هستند که هر یک از دیدگاهی خاص به این موضوع پرداختهاند. در جمعبندی کلی، سه گونه نظریه معطوف به نهادمندی را میتوان از هم متمایز کرد. گونه اول بیشتر درصد تقویت و ایجاد دولت قوی برای برقراری نظم و ثبات سیاسی در ساختار سیاسی و اجتماعی است. گونه دوم غالبا با مفاهیمی چون قانون اساسی و تفکیک قوا و مفاهیم مشابه در ارتباط است. گونه سوم نیز بیشتر درصد تقویت نهادهای سیاسی و اجتماعی مستقل از دولت، از جمله احزاب و تشکلهای سیاسی مستقل، گروهبندیهای شغلی و اصناف و نهایتا جامعه مدنی و حوزه عمومی است. با این حال، هر سه گونه از دیدگاههای یاد شده، هم در ایجاد، افزایش و تثبیت اعتماد میان نخبگان سیاسی و هم در سازماندهی به مناسبات سیاسی بین آنها و ممانعت از کشمکشهای سیاسی غیرقابل کنترل، نقش ویژهای ایفا و در نهایت، شرایط را برای شکلگیری اجماع و وفاقی مستمر بین نخبگان سیاسی، مهیا میکنند. با ذکر اهمیت نهادینگی سیاسی و اجتماعی، پس از مشخص شدن عوامل، شاخصها و ویژگی های جامعه نهادمند، در بررسی کلی از تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، باید مشخص کرد که آیا جامعه ایران، جامعهای نهادمند میباشد یا خیر و چه مسائلی در توقیت یا تضعیف آن موثر بوده و در آینده نیز اثربخش خواهد بود.
ایمانحسین قزلایاق
جایگاه نهادمندی سیاسی در فرایند اجتماع نخبگان سیاسی