مشارکت از موضوعات حساس در تمامی جوامع است. امرومز در تمامی جوامع، به موضوع مشارکت توجه میشود، اما در این طیف تفاوت بسیاری بین مشارکت وجود دارد. در چوامع دیکتاتوری، دولتها برای تسریع امور مربوط به خودخواهان استفاده از نیرو، توان و مشروعیت بخشی شهروندان هستند و با استفاده از ترفندهای تبلیغاتی ، مردم را برای فعالیت مورد نظر بسیج میکنند. در این گونه مشارکت، شهروندان فقط نقش اجراکننده را دارند و در تصمیمگیری و برنامهریزی نقشی نداشته و حتی در اغلب مواقع به موضوع نیز اشراف و احاطه ندارند. به این ترتیب رسانههای همگانی از جهاتی در مشارکت نقش دارند اول اینکه موضوعهای مورد نظر و دارای اهمیت را برای مخاطبان برجسته نشان داده، اهمیت و ضرورت آن را آشکار میسازند و اعتبار اجتماعی به آنها میبخشند. دومین موضوع، نحوه مشارکت در امو راست. مشارکت موضوعی نیست که شهروندان بتوانند بدون هماهنگی در آن شرکت نمایند، بلکه باید بین شهروندان و برنامهریزان دستگاههای ذیربط، بهترین وسیله و ابزار هستند و تقریبا جایگزینی برای آنها وجود ندارد.سومین موضوع، آموزش مشارکت است. آموزش مشارکت از موضوعهایی است که در کشورهای در حال توسعه کمتر بدان پرداخته می شود. چهارمین موضوع، نحوه اجرای مشارکت به وسیله شهروندان است. هر شهروندی برای حضور در محملهای مشارکتی باید وظایف خاصر را به عهده گیرد یا اینکه اعمال خاصی را انجام دهد. پنجم، تداوم مشارکت است. در جوامع در حال توسعه، به وفور مشاهده میشود که مشارکت، در زمینههای خاص و محدود و مقطعی صورت میگیرد. هدف این مقاله، نمایش فرایند جلب مشارکت عمومی با رویکرد به مشارکت سیاسی با استفاده از ابزارهای رسانهای است. برای این منظور، مطالب در دو بخش آورده میشوند.در بخش اول با عنوان کلیات، تعریف مشارکت و خصوصیات آن مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. این بخش دستاندرکاران را به موضوع مشارکت آشنا مینماید. به این تریتب، اشتراک معنایی برای تمامی کارگزاران اعم از تصمیمگیران، برنامهریزان، رسانهها و مجریان به وجود می آورد و این تحقیق مشارکت را میسر خواهد کرد. بخش دوم، به اصول و قواعد جلب مشارکت به وسیله رسانههای همگانی اختصاص دارد. در این بخش، فرایند جلب مشارکت به وسیله رسانهها، تبلیغات برای مشارکت، بسترسازی و محرکهای رسانهای تشویق مشارکت آورده خواهند شد.