سنجش درجه تمرکز هر بازار میتواند معرف قدرت انحصاری و انحراف از وضعیت رقابت و سرانجام زیان جامعه از این ناحیه باشد. در این راستا در این مقاله با استفاده از منخنی تمرکز و منحنی لورنز و نیز شاخصهای نسبت تمرکز و هرفیندال - هیرشمن به اندازهگیری تمرکز صنعت بانکداری ایران پرداختهایم نتایج رسم منحنی های تمرکز و لورنز بیانگر این است که در صنعت بانکداری ایران انحصار وجود دارد، ولی سهم بازاری بانکهای برتر در حال کاهش است، ولی همچنان نابرابری بین بانکهای وجود دارد. در ادامه مطالعه برای اندازهگیری هزینههای اجتماعی انحصار در سال ۱۳۸۶ از روش کالین و مولر استفاده شده است. در این روش برای برآورد تابع هزینه نهایی از متغیرهای هزینه کل بانک، تسهیلات اعطایی، قیمت نیروی کار، ( هزینه پرسنلی بر تعداد شاغلین) و قیمت سرمایه (دارایی ثابت بر تعداد شعب) استفاده شده است. نتایج براورد نشان داد که هزینههای اجتماعی انحصار ۵/۶ درصد ارزش فروش (تسهیلات اعطایی) میباشد که بیانگر کاهش رفاه و عدم کارایی در این صنعت است. در نهایت یافتههای این پژوهش نشان داد که علی رغم بانکهای خصوصصی و افزایش سهم دیگر بانکها از بازار اعتبارات، تمرکز در بخش تسهیلات بانکی همچنان به نفع بانکهای بزرگ تداوم دارد. از جمله عواملی که میتواند باعث کاهش درجه تمرکز بازار شود، ایجاد رقابت میان بانکها از طریق خصوصی سازی تدریجی بانکهای دولتی، حذف موانع ورود به فعالیتهای بانکی، مقررات زدایی از موسسات مالی داخلی، تسهیل فعالیت بانکهای خارجی و وضع مقررات رقابتی برای شبکه بانکی کشور است.