نگارش محمدتقی (زاگرس) زند، رشته ایرانشناسی گرایش فرهنگ مردم آداب و رسوم و میراث فرهنگی؛ استاد راهنما شهرام پرستش
بنیاد ایرانشناسی
تهران
۱۳۸۸
۱ لوحفشرده: بیکلام
000
پژوهشهای پسا استعماری، کوشیدهاند با نقد و تحلیل گفتمان (شرقشناسی)، نشان دهند که بازنمایی (غرب) از (شرق) یک سویه، خود محورانه و به سود غرب بوده، و در این شناختها، چهره شرق، منفی، غیرواقعی، مخدوش و برساخته غرب بوده است. در این میان (ایرانشناسی) به عنوان یکی از شاخههای بنیادین شرقشناسی، نیز به چالش کشیده شده است. از آن روی که یافتههای ایرانشناسی غربی، پایه و مایه ایرانشناسی امروز و پژوهشهای درون ایران به شمار میآید، به جاست که جایگاه و نسبت آن با الگوهای شرقشناسی بررسی و سنجیده شود. این پژوهش با بررسی نقادانه سفرنامههای دوران قاجار که از مهمترین و زیربناییترین سرچشمههای ایرانشناسی بودهاند، کوشیده است روشها و عناصر بازنمایی شده فرهنگ ایران را با الگوهای شرقشناسی، سنجش و راستیآزمایی کند و نسبت و جایگاه ایرانشناسی و چگونگی پیروی آن از شرقشناسی را دریابد. بررسی سفرنامهها نشان میدهد که الگوهای گفتمان شرقشناسی در سفرنامههای اروپاییان در دوره قاجار، به کار نرفته و یا به شیوه دیگری دیده میشوند. در نتیجه (ایرانشناسی) از الگوهای (شرقشناسی) پیروی کامل نکرده است .
بازنمایی فرهنگ مردم ایران در سفرنامههای اروپاییان در دوره قاجار [منابع الکترونیکی: پایاننامه]