یران با داشتن منابع و آثار باستانی متعدد از مناطقی است که همواره مورد توجه باستانشناسان بوده است .فعالیتهای باستانشناسی در ایران از اواسط قرن ۹۱ آغاز شد و تا امروز ادامه دارد .پیش از آنکه غربیان به بررسیهای باستانشناسانه در ایران بپردازند و شناخت جدیدی را از این آثار به جهان ارائه کنند، مردمی که در کنار این آثار زندگی میکردند در برخوردها و تعاملات روزمره خود عقاید و باورهای خاصی را نسبت به آنها داشتند .پژوهشهای باستانشناسی معمولا شکل این تعاملات را عوض میکنند و به آن جنبه علمی میدهند و از این منظر بر هویت فرهنگی افراد تاثیر میگذارند .هویت فرهنگی یک ملت، هم از آثار فرهنگی گذشتگانش تاثیر میپذیرد و هم اینکه با تعریف خود در طول زمان مشخص میکند که چه آثاری را باید در زمره میراث فرهنگی آن ملت دانست .در این بین باستانشناسی بر هر دو جنبه تاثیرگذار است .باستانشناسی با کشف و بررسی آثار گذشتگان، آنها را به ملتها ارائه میدهد و از طرف دیگر ملتها با تاثیرپذیری از اطلاعات باستانشناسانی به بازتعریف و تکمیل هویت خود میپردازند .این ویژگی باستانشناسی باعث شده است تا به هنگام شکلگیری دولت- ملتها، دولتهای جدید در توجیه حاکمیت خود و اتحاد ملتها از باستانشناسی در کسب مدارک و شواهد تاریخی برای این اهداف استفاده کنند .مدارک باستانشناسی در ایران پس از مشروطه اهمیت یافت و با تاسیس اولین موزه ملی، دولتمردان ایرانی در پی بازیابی هویت ایرانی برآمدند و در این مسیر از اشیا و آثاری که معرف تاریخ و فرهنگ ایران بود کمک گرفتند .در دوره پهلوی نیز با اوج گرفتن حرکتهای ناسیونالیستی و با هدف ساخت ایرانی نوین بیش از پیش به ایران باستان توجه شد و لزوم شواهدی که سیاستهای دولت را توجیه نماید، احساس گردید .هدف دولت در ساخت ملتی واحد تحت لوای یک حکومت مقتدر مرکزی، توجه آن را به سوی باستانشناسی جلب کرد و باستانشناسی ایران در مسیر اهداف فرهنگی دولت قرار گرفت .
تاریخچه شکلگیری و روند تحول باستانشناسی در ایران