مقایسه اثربخشی هیدرودایسکشن عصب مدین در مقابل اثر ضدالتهابی کورتیکواسترویید بر علایم و عملکرد مبتلایان به سندرم تونل کارپال خفیف و متوسط
[پایان نامه]
سحر قربان پور
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
۱۴۰۱
۷۲ص
دکتری تخصصی
طب فیزیکی و توانبخشی
۱۴۰۱/۰۹/۱۹
۱۸
مقدمه: با توجه به اینکه تاکنون هیچ مقایسهای بین تزریق CTS به روش سنتی با هیدروکسیکشن عصب مدین با و بدون استرویید منتشر نشده است و اطلاعاتی کمی در مورد رضایت بیمار یا موفقیت این درمان وجود دارد. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی دایسکت کردن عصب با و بدون استرویید درمقابل درمان استاندارد انجام شد.روش اجرا: پژوهش حاضر به صورت یک مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده انجام شد. جمعیت مورد مطالعه بیماران مبتلا به CTS خفیـف و متوسـط مراجعه کننده به درمانگاههای طب فیزیکی و توانبخشی بیمارستان امام خمینی و سینا در سـال ۱۴۰۰ بودند. ۶۰ بیمار با علائم بالینی و الکتروفیزیولوژیک CTS خفیف تا متوسط در این مطالعه وارد شده و با روش تصادف سازی بلوکی در یکی از سه گروه مطالعه قرار گرفتند. برای گروه C بعنوان گروه کنترل ۱ میلیلیتر تریامسینولون ۴۰ میلیگرم (درمان استاندارد و تائید شده) تزریق گردید، برای گروه A هیدرودایسکشن عصب با ۱ میلیلیتر تریامسینولون ۴۰ میلیگرم، ۱ میلیلیتر لیدوکایین 2% و 3 میلیلیتر نرمال سالین انجام شد و برای گروه Bهیدرودایسکشن عصب با 1 میلیلیتر لیدوکایین 2% و 4 میلیلیتر محلول نرمال سالین انجام شد. تزریقها تحت گاید سونوگرافی و در ناحیه دیستال کریز مچ دست انجام شد. هر بیمار در ابتدا (قبل از تزریق) و در فواصل 2 هفته، ۱ ماه، ۳ ماه پس از تزریق ارزیابی گردید. ارزیابیها شامل مقیاس آنالوگ بصری (VAS)، پرسشنامه تونل کارپال بوستون، مطالعات الکتروفیزیولوژیکی و اندازه گیری سطح مقطع عصب مدیان (CSA) توسط سونوگرافی بود.یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که شاخصهای SSS پرسشنامه بوستون، distal latency و آمپلتود عصب موتور، سطح مقطع عرضی و قدرت عصب و همچنین شاخص VAS بیحسی در گروههای هیدرودایسکشن به همراه تریامسینولون (گروه A) و بدون تریامسینولون (گروه B) از ابتدا تا سه ماه بعد از مطالعه روند بهبود را طی کرده و در گروه کنترل (گروه C) از ابتدا تا یک ماه بعد از مطالعه روند بهبود و از یک ماه تا سه ماه بعد از مطالعه بازگشت علائم را شاهد بودند. در مورد شاخصهای FSS پرسشنامه بوستون، distal latency و آمپلتود عصب حسی، سرعت هدایت در عصب حسی و موتور و شاخص VAS درد تمامی گروهها به مدت سه ماه روند بهبود را طی کردند و بازگشت علائم مشاهده نگردید.نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه میتوان نتیجه گرفت تفاوت معنیداری بین دو گروه هیدرودایسکشن و گروه دریافت کننده کورتیکواستروئید در عملکرد و یا در نمره درد در زمانهای پیگیری کوتاه مدت پیدا نشد اما پس از گذشت زمان طولانی علائم سندروم تونل کارپل در گروه کنترل رفته رفته باز میگردد و احتمالاً نیاز به درمان مجدد می باشد.