بررسی تاثیر درمانی تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکرار شونده(rTMS) در بیماران دارای کمر درد مزمن با استفاده از تصویریرداری تشدید مغناطیسی عملکردی حالت استراحت
[پایان نامه]
محبوبه معصوم بیگی
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
۱۴۰۱
۱۳۵ص
دکتری تخصصی(PhD)
فیزیک پزشکی
۱۴۰۱/۰۶/۰۹
مقدمه: کمر درد مزمن غیر اختصاصی (Nonspecific CLBP) یکی از شایع¬ترین انواع کمر درد مزمن است که در آن، علت مشخصی برای درد تشخیص داده نمی¬شود. با وجود درمان¬ها مختلف، افراد دارای این نوع بیماری همچنان از درد و مشکلات حرکتی رنج می¬برند. یکی از روش¬هایی که به تازگی به منظور کاهش درد این بیماران مورد توجه قرار گرفته است، استفاده از تحریک مغناطیسی فراجمجمه¬ای تکرارشونده (rTMS) است. با این وجود، مطالعات بر روی مکانیسم عمل rTMS در بیماران بسیار کم است و مطالعه¬ای برای بررسی کاهش درد و تغییرات مغزی ناشی از اعمال rTMS، گزارش نشده است. لذا در این پروژه، اثر درمانی تحريك مغناطيسي فراجمجمه¬اي تکرار شونده با استفاده از روش تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی حالت استراحت در بیماران دارای کمر درد مزمن غیر اختصاصی، مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش¬ها: پانزده بیمار دارای کمر درد مزمن غیر اختصاصی و ده فرد سالم در محدوده سنی ۲۰ تا ۶۰ سال، در این مطالعه شرکت کردند. در مورد تمامی بیماران، شدت درد با استفاده از مقیاس آنالوگ بینایی (VAS) و ناتوانی حرکتی با استفاده از پرسشنامه رولند-موریس، قبل و بعد از اعمال تحریک rTMS (با فرکانس Hz ۲۰) بر روی کورتکس حرکتی (M1) تعیین شد. همچنین تصویربرداری fMRI حالت استراحت قبل از اعمال تحریک مغزی و نیز دو روز پس از آن انجام گرفت. درصد کاهش درد، درصد بهبود در مقیاس ناتوانی حرکتی، ارتباطات عملکردی (Functional connectivity) و تغییر فعالیت مغزی با استفاده از نوسان دامنه فرکانس¬های کم (ALFF) در جلسات قبل و بعد از تحریک در مناطق مختلف مغزی بررسی و با استفاده از روش آماری تی جفت شده آنالیز گردید. در نهایت از روش آماری همبستگی پیرسون به منظور تعیین وابستگی احتمالی بین روش¬های ارزیابی بالینی کاهش درد و پارامترهای بدست آمده از تصویربرداری MRI عملکردی حالت استراحت و پیش بینی نتیجه درمان، استفاده گردید.یافته¬ها: نتایج این مطالعه نشان داد که شدت درد بیماران دارای کمر درد مزمن پس از اعمال تحریک rTMS به طور معنی داری (٪۲۲/۳۶، P<0.05) کاهش یافت. فعالیت مغزی در mPFC افزایش در حالیکه در insula (INS) ، thalamus (THA) و supplementary motor area (SMA)به دنبال تحریک مغزی کاهش داشت. ارتباطات عملکردی بین INS و SMA کاهش در حالیکه بین INS و THA پس از اعمال تحریک مغزی افزایش داشت. همبستگی منفی بین ارتباط عملکردی INS-SMA و میزان کاهش درد بیماران وجود داشت (r=-0.56). همچنین همبستگی مثبت بین میزان ALFF در INS و شدت درد در هر دو مرحله قبل و بعد از تحریک وجود داشت (rpre-rTMS=0.59, rpost-rTMS=0.58) در حالیکه همبستگی بین میزان ALFF در mPFC و شدت درد، منفی بود (rpre-rTMS=-0.54, rpost-rTMS=-0.56).نتیجه¬گیری: این مطالعه نشان داد که ارتباطات عملکردی و ALFF در مناطق مغزی INS، THA و SMA با شدت درد و اثرات کاهش درد rTMS در بیماران دارای کمر درد مزمن ارتباط دارد. بنابراین به نظر می¬رسد پارامترهای ارتباط عملکردی و ALFF که از تصاویر MRI عملکردی حالت استراحت بدست می¬آیند این قابلیت را دارند که به عنوان پارامترهای بدون دخالت نظر شخص بیمار، در ارزیابی¬های کلینیکی به منظور اثربخشی نتیجه درمان، مورد استفاده قرار گیرند.