بررسی اثر حذف آستروسیت ها بر سرنوشت سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان در مدل کوپریزونی بیماری مالتیپل اسکلروزیس
[پایان نامه]
سهیلا مددی در گاهی
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
۱۳۹۸
۱۴۴ص.
جدول،نمودار
سی دی
دکتری تخصصی(PHD)
علوم تشریحی
۲۰
مقدمه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری دمیلینه¬کننده التهابی مزمن در سیستم عصبی مرکزی است، که غالبا بالغین جوان را متاثر می¬سازد. در آسیب¬های ، آستروسیت¬ها نقش فعال، دوگانه و متناقصی را طی پیشرفت بیماری از خود بروز می¬دهند. برخی مطالعات، آستروسیت¬ها را به عنوان واسطه¬های حقیقی التهاب معرفی کرده که ترمیم نورونی و میلین¬سازی مجدد را محدود می¬سازند. در مقابل، شواهد دیگر اشاره دارند که آستروسیت¬ها اثرات مضر فاکتور¬های التهابی را کاهش داده و باعث حفاظت و حمایت از الیگودندروسیت¬ها و نورون¬ها می¬شوند. از سوی دیگر برخی مطالعات به اثرات پیوند سلول¬هاي بنيادي مزانشيمي در افزایش میلین¬زایی، در مدل¬های حیوانی MS اذعان دارند. با توجه به دوگانگی نقش آستروسیت¬ها در آسیب¬های دمیلینه¬کننده، در این مطالعه تاثير حذف آستروسیت¬ها بر سرنوشت سلول¬های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان (BM-MSCs)، در یک مدل دمیلینیشن مزمن القا شده با کوپریزون مورد بررسی قرار گرفت تا تاثیرات مثبت يا منفي آن بر روی سلول¬های پیوندی، در مدل تجربي این بيماري مشخص شود.روش کار: دراین مطالعه از 75 سر موش نر 8 هفته ای با وزن 25-20 گرم، نژاد C57BL/6 استفاده و در 7 گروه تقسیم شد. گروه¬های مورد مطالعه شامل: کنترل، کوپریزون، پیوند سلولی (کوپریزون + سلول)، حذف آستروسیت (کوپریزون + آستروتوکسین)، حامل1 (کوپریزون + حامل آستروتوکسین + سلول)، حامل2 (کوپریزون + آستروتوکسین + حامل سلول) و درمان ترکیبی (کوپریزون + آستروتوکسین + سلول).در این مطالعه موش¬ها به مدت 12 هفته تحت تاثیر رژیم غذایی کوپریزون 2/0 درصد قرار گرفتند. بعد از پایان هفته 12، آستروسیت¬ها از طریق تزریق L-a-aminoadipate (L-AAA) به داخل ناحیه کورپوس¬کالوزوم مغز موش، حذف شدند و پس از آن BM-MSCs به کورپوس¬کالوزوم مغز موش¬ها تزریق شد. دو هفته پس از پیوند سلولی، موش¬ها با تست روتارود (Rotarod) مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین غلاف میلین در کورپوس¬کالوزوم با رنگ¬آمیزی Luxal Fast Blue (LFB) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) مورد بررسی قرار گرفت. بررسی سلول¬های گلیال نیز با تکنیک ایمونوفلورسنت و بررسی فاکتورهای مترشحه از آستروسیت¬ها و BM-MSCs توسط RT-PCR انجام گرفت. در نهایت داده¬ها با نرم¬افزار SPSS و تست ANOVA آنالیز شدند.یافته¬ها: نتایج تست روتارود نشان داد که میزان حفظ تعادل و هماهنگی حرکتی در هر سه گروه پیوند سلولی، حذف آستروسیت و درمان ترکیبی نسبت به گروه کوپریزون افزایش معنی¬داری داشته است (p < 0.05). همچنین نتایج بررسی بافتی و میکروسکوپ الکترونی نشان داد که حذف آستروسیت¬ها و پیوند BM-MSCs سبب میلین¬زایی مجدد در گروه¬های پیوند سلولی، حذف آستروسیت و درمان ترکیبی نسبت به گروه کوپریزون شد (p < 0.05). اگرچه این میزان در گروه پیوند سلولی نسبت به دو گروه حذف آستروسیت و درمان ترکیبی کمتر بود (p < 0.05). براساس نتایج بررسی سلول¬های گلیال با تکنیک ایمونوفلورسنت، تعداد سلول¬های الیگودندروسیت در ناحیه کورپوس¬کالوزوم در گروه¬های پیوند سلولی، حذف آستروسیت و درمان ترکیبی نسبت به گروه کوپریزون افزایش معنی¬داری داشت (p < 0.05). هرچند این افزایش در گروه پیوند سلولی نسبت به گروه های حذف آستروسیت و درمان ترکیبی کمتر بود (p < 0.05). همچنین حذف آستروسیت¬ها سبب کاهش معنی¬داری در سطح بیان mRNA فاکتورهای مترشحه از آستروسیت¬ها شامل ET-1 ، ENDR-B ، CXCL10و CXCL12 در گروه¬های حذف آستروسیت و درمان ترکیبی نسبت به گروه کوپریزون شد (p < 0.05). سطح بیان mRNA فاکتورهای تروفیک NGF و BDNF مترشحه از BM-MSCs نیز در گروه¬های دریافت¬کننده سلول نسبت به گروه¬ کوپریزون افزایش معنی¬داری داشت (p < 0.05).نتیجه¬گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که حذف آستروسیت¬ها می¬تواند تاثیر پیوند سلول¬هاي بنيادي مزانشيمي مغز استخوان را در روند ميلين¬زايي مجدد آكسون¬هاي کورپوس¬کالوزوم در مدل كوپريزونی بيماري مالتيپل اسكلروزيس افزايش دهد.