مهندسی بافت غضروف با استفاده از تمایز سلول های بنیادی مغز استخوان انسان در داربست هیدروژنی نانوکامپوز یتی تزریق پذیر حائی ذرات ماتریکس خارج سلولی غضروف
[پایان نامه]
الهام وجودی
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
۱۳۹۷
۱۵۳ص.
جدول نمودار
سی دی
دکتری تخصصی(PHD)
مهندسی بافت
سالهاست که از ماتریکس دسلولار شده در مهندسی بافت ارگان¬های مختلف بدن بعنوان داربست مورد استفاده قرار می¬گیرد. اخیراً غضروف دسلولار شده بعنوان یک داربست کندرواینداکتیو بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. بی¬شک استفاده از هیدروژل کامپوزیتی که ترکیباتی مشابه ماتریکس خارج سلولی غضروف هیالن را داشته و همچنین با داشتن استحکام و پایداری مناسب جهت تحمل وزن و فشار در مفاصل، تزریق پذیر بوده و از همه مهمتر حاوی کوکتلی از همه فاکتورها و پروتئین¬های تمایزی غضروف می باشد، می¬تواند بهترین گزینه جهت مهندسی بافت غضروف محسوب گردد. در مطالعه حاضر از نانوپارتیکل¬های غضروف دسلولار شده با متوسط سایز 463 نانومتر که توسط روش فیزیکی تهیه شد، بعنوان فاکتورهای کندرواینداکتیو استفاده شد. همچنین کیتوسان بعنوان هیدروژلی ترموسنستیو ( LCST) و تزریق¬پذیر بعنوان داربست استفاده شد که نانوفیبرهای فیبروئین سیلک جهت افزایش استحکام مکانیکی آن به کار رفت. در این مطالعه از سلول¬های بنیادی مغز استخوان جهت تمایز به سلول¬های غضروفی استفاده شد. این مطالعه شامل پنج گروه داربست کیتوسان با و بدون TGF-β، کیتوسان-سیلک بدون TGF-β و کیتوسان-سیلک-نانوپارتیکل غضروف دسلولار شده با و بدون TGF-β بود. نتایج بررسی کلاژن و ریل¬تایم (ژن¬های COL I، COL II، COL X، SOX9 و ACAN) در روز 21 کشت اهمیت مدیوم کندرواینداکتیو را در تمایز سلولی نشان داد. همچنین وجود نانوپارتیکل¬های غضروفی در افزایش استحکام مکانیکی هیدروژل تا سطح غضروف طبیعی بدن نشان داده شد. با توجه به نتایج حاصل از این پروژه 21 روز زمانی کافی برای نشان دادن اثر کندرواینداکتیو بودن نانوپارتیکل¬های غضروف دسلولار نمی¬باشد.