بررسی اثر درمان تركيبی سيمواستاتين و سلول های بنيادی مزانشيمی مشتق از مغز استخوان بر ريمدلينگ (Remodelling) مجاری هوايی در مدل آسمی القا شده توسط اوالبومين در موش سوری
[پایان نامه]
مريم محمدی
دانشگاه علوم پزشكی تهران، دانشکده پزشکی
۱۳۹۴
۱۲۲ص.
جدول نمودار
سي دي
دکتری تخصصی PHD
فيزيولوژی پزشكی
۱۳۹۴/۱۱/۱۲
۱۸/۶۷
مقدمه و هدف: آسم يك بیماری تنفسی است که با التهاب مجاری هوایی، فیبروز ساب اپیتلیال و هیپرپلازی سلول های گابلت، كه در مجموع ری مدلینگ نامیده می شوند، همراه است. درمان های كنونی آسم تنها قادر به کاهش التهاب هستند و نمی توانند ری مدلینگ را کاهش دهند. لذا شناسایی راهکارهايی که ریمدلینگ را درمان کنند، ضروری به نظر می رسد. سلول های بنیادی مزانشیمی می-توانند در کنترل واکنش های التهابی و ایمونولوژیک نقش ایفا کنند، بعلاوه، در کاهش ری مدلینگ در بیماری هايی نظیر فیبروز کبدی و ریوی موثر بوده اند. ولي مهاجرت اين سلول¬ها به بافت¬ها محدود است لذا عواملي كه بتوانند مهاجرت اين سلول ها را افزايش دهند ممكن است باعث افزايش اثرات درماني آن ها شوند. در این مطالعه اثر درمان تركيبي سلول های بنيادی مزانشيمی و سيمواستاتين بر ری-مدلینگ مجاری هوایی در مدل آسمی القا شده توسط اوالبومين در موش های سوری نر مورد بررسی قرار گرفت.روش كار: حيوانات به طور تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند: گروه كنترل، گروه آسمی، گروه آسمی+ سلول های بنيادی مزانشيمی، گروه آسمی+ سيمواستاتن و گروه آسمی+سلول های بنيادی مزانشيمی+سيمواستاتين. مدل آسمی با استفاده از تجويز اوالبومين القا گرديد. سپس به حيوانات آسمی شده سلول های بنيادی مزانشيمی نشان دار شده توسط BrdU به تعداد 106×1 به صورت تک دوز وريدی، يا سيمواستاتين با دوز mg/kg 40 به مدت 7 روز به صورت داخل صفاقی تزريق شد. در گروه تركيبی سلول های بنيادی مزانشيمی همراه با سيمواستاتين به همين ترتيب تزريق گرديد. پس از آن مهاجرت سلول های بنيادی مزانشيمی به بافت ريه ، تعداد کل و درصد گلبول های سفید در مایع برونشی حبابچه ای، التهابی مجاري هوايی، هيپرپلازی سلول های گابلت، فيبروز ساب اپيتليال، سطح سرمی IgE توتال و اختصاصی اوالبومين و ميزان بيان IL-13 وTGF-β در مايع برونشی حبابچه ای بررسی شد.يافته ها: درمان با سيمواستاتين التهاب مجاری هوايی، تعداد كل گلبول های سفيد و درصد ائوزينوفيل ها و نوتروفيل ها در مايع برونشي حبابچه ای و همچنين سطح سرمي IgE توتال و اختصاصی اوالبومين را به طور معنی داری كاهش داد. درمان با سلول های بنيادی مزانشيمی علاوه بر كاهش موارد فوق سبب كاهش هيپرپلازي سلول¬هاي گابلت و ميزان بيان IL-13 وTGF-β در مايع برونشی حبابچه ای نيز گرديد. درمان تركيبی نه تنها در كاهش موارد فوق موفق تر از درمان های انفرادی بود بلكه توانست فيبروز ساب اپيتليال را نيز برخلاف درمان های انفرادی كاهش دهد.نتيجه گيری: يافته های فوق نشان داد كه درمان تركيبی سلول های بنيادی مزانشيمی و سيمواستاتين در كاهش ری مدلينگ ناشی از آسم موثرتر از كاربرد سلول های بنيادی مزانشيمی و سيمواستاتين به تنهايی است كه ممكن است بدليل افزايش مهاجرت سلول های بنيادی مزانشيمی به بافت ريه در حضور سيمواستاتين باشد.