خاطرات آقای محمود مرعشی نجفی از پدرشان. ایشان در موردخانواده و زندگی و خصایص اخلاقی آبت الله مرعشی خاطرات خود را از کودکی میگوید در یکی از خاطرات قصه جاهلی را میگوید که در شب زمستانی جلوی آیت الله را میگیرد و درخواست روضه خوانی میکند ایشان هم شروع به روضه خواندن میکنند چند روز بعد همان شخص یه حرم حضرت معصومه (س) می آید و ضمن قدردانی از آیت الله به ایشان میگوید توبه کرده است.
در خاطره ای دیگر آقای محمود مرعشی در مورد انتخاب قبر آیت الله میگوید که ایشان یک قبر نزدیک سرداب حضرت معصومه (س) داشتند اما ایشان قبول نکرده و گفتند میخواهند خاک زیر پای کسانی باشم که به دنبال علم شناخت اهل بیت هستند.