ظرفیت وجودی حضرت معصومه(س) در معنابخشی مثبت به زندگی دختران ناامید از ازدواج: عصمت به مثابه ابرحیثیتی دخترانه
[مقاله]
نویسنده: علی جعفری
۱۹ص.
حضرت معصومه(س) به دلیل تجرّد قطعی ـ که در ادبیات مطالعات زنان با عنوان «ناامیدی از ازدواج» شناخته می شود ـ در میان دختران خاندان اهل بیت(ع) دختری متفاوت است. 28 سال زندگی بدون همسرِ دختری که مرقد والایش کانون خاکساری بزرگان تاریخ اسلام است، میتواند به مثابۀ الگوی «زندگی فارغ از همسر به ناچار یک زن مسلمان» در نظر گرفته شود. ازدواج، معروفی بزرگ و مستحبی مؤکّد است که بر تجرّد برتری دارد؛ امّا اگر در شرایطی غیر ارادی دختری نتوانست برای دورانی از زندگی یا تا آخر عمر ازدواج کند، آیا در سبک زندگی اسلامی، «الگویی» استاندارد و الهامبخش از تجرّد وجود دارد یا عدم ازدواج را باید مساوی با افولی همهجانبه تلقّی کرد؟ مقالۀ پیش رو با دلالت به ظرفیّتهای شخصیّتی حضرت معصومه(س)، تلاش دارد تا الگویی اسلامی را در زمینه «تجرّدهای دخترانۀ به ناچار» برجسته کند. اطلاق صفت «معصومه» به حضرت از سوی اهلبیت(ع) و تبدیل شدن آن به مهمترین دال شخصیّتی ایشان را میتوان به مثابۀ راهبردی فرهنگی برای معنابخشی به «تجرّدهای دخترانۀ به ناچار» درک کرد. به این معنا که در فرهنگ اسلامی تلقّی اصلی از دختران ناامید از ازدواج بر مدار عفّت و طهارت ایشان شکل میگیرد و نه بالعکس. این نگاه در برابر رویکرد آسیبشناسانۀ مرسومی قرار دارد که ایشان را در معرض و مستعد نابهنجاری اخلاقی و اجتماعی ارزیابی میکند. بخشهایی از نظریه کنش متقابل نمادین به ویژه مفهوم «خودآیینهسانی» چارلز کولی در چارچوب نظری مقاله به کار گرفته شده است.