یش از به کارگیری"عقل" - به عنوان حجت باطنی الهی - برای"استذکار معارف فطری" یا "کسب معارف اکتسابی" در هریک از حوزههای معرفتی از جمله عقاید، لازم است مبانی اولیهای تبیین و تثبیت شده باشد تا اکتشاف معرفت با تکیه بر آنها و به مدد روششناسی که از این رهگذر سامان مییابد صورت گیرد. اما تبیین این مبانی مهم به ویژه از منظر کتاب الهی و کلام معصوم، همان قدر که خطیر و دشوار و تاثیرگذار بوده، متاسفانه در دین پژوهی مغفول مانده و مسکوت نهاه شده است. این پژوهش بانگاهی روش مند به "منظور معرفتی قرآن و حدیث" و براساس نظریه "اکتشاف دیالکتیک دینامیکال دین" می کوشد "ماهیت عقل" و نسبت آن را با "خدا"، "دین"، "انسان"، "معرفت شناسی"، و "حوزه اعتقادات"، از منظر قرآن و حدیث به نحوی روشمند دریافته، مبانی بهرهگیری از عقل را در استنباط قضایای حوزه معارف اعتقادی روشن سازد. تامل و تعمق در تعریف بی نظیر معصوم از "عقل" و ربط مستقیم آن با"حفظ ودایع قلب" و نیز اطلاق عنوان "ودیعه قلب" به تمام مراتب "ولایت حق" ما را به نظریه "میثاق محوری عقل" رهنمون میدارد که مرزی روشن میان عقلانیت و جاهلیت ترسیم میکند و افقهای درخشانی از عقیده و عمل متکی و منتهی به "عقلانیت" را در برابر دیدگان انسان میگشاید. در همین راستا وجود عقل در عالم خارج توسط "برهان میثاق" اثبات میشود. همچنین، بررسی مبادی پنجگانه"مصدر شناختی"، "دینشناختی"، "معرفتشناختی"، "مخاطب شناختی" و "موضوع/متعلقشناختی" که نقش و نسبت عقل را با عناصر بنیادین در اکتشاف معارف اعتقادی توضیح میدهند، به اثبات "امکان" و "ضرورت" کاربست عقل، تبیین "نقش و جایگاه" آن در حصول معرفت و تعیین "گستره کارکرد" آن در حوزه معارف اعتقادی میانجامد و عنصر "تسلیم" برای ولایت حق را که مهمترین مبنا و ملاک کاربست عقل است.از جوانب گوناگون بررسی و تبیین میسازد
مبانی کاربست عقل در اکتشاف معارف اعتقادی از منظر قرآن و حدیث