گستره معنایی عهد و وفا از بعد اخلاقی اجتماعی در قرآن و نهج البلاغه
[پایان نامه]
/ عماد مرادی
؛ استاد راهنما: عبدالهادی فقهی زاده
دانشگاه قرآن و حدیث (پردیس تهران)
، ۱۳۹۳
۱۵۴ ص .
کتابنامه: ص. ۴۴۳ - ۴۶۶؛ همچنین به صورت زیرنویس
کارشناسی ارشد
علوم قرآن و حدیث
۲۹/۰۶/۱۳۹۳
۷۵/۱۶
پایاننامه پیش رو به این منظور سامان یافته است که به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به علم معنا شناسی، معنا و مقصود ازعهد و وفا از بعد اخلاقی- اجتماعی در قرآن کریم و نهج البلاغه چیست؟ لذا با هدف تعیین دقیق معنای عهد و وفا در قرآن و نهج البلاغه ونشان دادن این که این کلمات تنها با معنای اساسی خود به کار نرفته اند، این تحقیق انجام شده است. برای انجام این کار قبل از هر چیز آشنایی با مباحث معناشناسی لازم میباشد، که فصل اول کلیاتی در مورد این علم ارائه میدهد. فصل دوم به بررسی همنشینهای عهد و وفا پرداخته است. در ابتدای فصل معنای اساسی عهد و وفا با مراجعه به معاجم کهن عربی مشخص گردیده است. سپس همنشینهای عهد و وفا، دستهبندی و بررسی شدهاند. دسته اول شامل آیاتی هستند که عهد با نامهای خداوند همنشین شده است. در این آیات، عهد بیشتر به صورت امر، به کار رفته، و معنای عهد، رنگ و بوی سفارشی دارد. در فصل سوم به جانشینهای عهد و وفا پرداخته شده است. این جانشینها که به وسیله اشتراک همنشینها و یا موازنه ساختاری آیات شناسایی شدهاند، در دوگروه جانشینان عهد و جانشینان وفا تقسیمبندی شدهاند. از مهمترین جانشینان عهد وعده است که با کلمات حسن، صدق، حق، مفعولا و اتی بسیار همنشین شده است که نشان دهنده تخلف ناپذیری وعده های الهی است. دیگرجانشینان عهدکلمات میثاق، امانت، بیعت، میقات، إصر، عقد، نذر، ذمه، أیمان، حلف و حبل هستند و گروه دوم که جانشینان وفاء به شمار می روند، کلمات أَدَّى و انجاز را شامل می شوند. در فصل چهارم نیز به متقابلهای عهد و وفا پرداخته شده است. در این فصل کلماتی مانندنقض عهد و پیمان، نکث عهد، خلف وعده، غدر، غل، خیانت و حنث که در تقابل مستقیم با عهد و وفاء قرار دارند، بررسی شدهاند. اما از کلماتی مانند تبدیل، اشتری، تکذیب ونبذ نیز غفلت نشده است. چرا که این کلمات، اگر چه در تقابل مستقیم با عهد و وفاء نیستند، اما به نوعی ناظر به وضعیتی هستند که منجر به تقابل با عهد و وفاء میشوند. تحلیل معناشناختی این دو واژه در قرآن و نهج البلاغه نشان می دهد هرگناهی به مثابه بی وفایی به عهد الهی است و به آیه 60سوره یس ( أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ: اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد، زيرا وى دشمن آشكار شماست) بازمی گردد. زیرا اکثر مفسران نپرستیدن شیطان را به معنای اطاعت نکردن از وسوسه های شیطان دانسته اند. کلید واژهها: معناشناسی،عهد، وفاء، قرآن، نهج البلاغه