این کتاب سعی دارد تا با تطبیق آرای گوناگون در باب حکومت دینی، دموکراسی اسلامی و ولایت فقیه در وحله نخست به طرح و بازاندیشی این پرسشها نشسته و در مرحله بد پاسخی برای این سوالات بیابد: آیا اساسا گفتمان فیلسوف شاهی یا پروژه حکومت حکیمان منتهی به دموکراسی خواهد شد؟ آیا ولایت فقیه همان فیلسوف شاهی افلاطونی است؟ آیا حکومت دینی تنافر ذاتی با دموکراسی دارد؟ آیا اسلام نوع جدیدی از حکومت را به دنیا عرضه نموده است؟ زیربناهای حکمی این نوع حکومت کدامند؟ در نظام مبتنی بر ولایت فقیه، جایگاه فرد و آزادیهای فردی در کجاست؟ رابطه فرد و جامعه در این نظام چگونه و سلسله مراتب اجتماعی به چه نحوی است؟ آیا مراجعه به آرای عمومی ملاک مشروعیت حکومت است؟ و بالاخره اینکه آیا میتوان میان مناسبات ولایی مبتنی بر ارادت - که رابطه ای مریدی و مرادی را میان زمامداران و مردم شکل میدهد - و دخالت آرای عمومی در امور جاری مملکت، به یک اجماع منطقی، معقول و معتدل دست یافت؟ مناسبات میان روحانیت و دولت چیست؟ و آیا اصولا ارتباط میان روحانیت و قدرت، همان رابطه دین و سیاست است یا خیر؟ این کتاب از یک پیشگفتار، یک مقدمه، سه بخش، یک موخره و چند ضمیمه تشکیل شده است. در بخش اول به بررسی مبانی مساله حکومت دینی و تطبیق آن با دموکراسی اسلامی پرداخته شده است و در این رهگذر مسائلی همچون مشروعیت و تعاریف و لوازم آن همچنین بررسی مناسبات میان فرم و محتوای حکومت نیز مورد کنکاش قرار گرفته است. در بخش دوم به بررسی ریشههای گفتمان ولایت فقیه در مبانی حکمی و زیربناهای عرفانی ذهن امام پرداخته خواهد شد. و در بخش سوم نقش نهاد روحانیت را در تشکیل حکومت دینی مورد بررسی قرار گرفته و سپس به مناسبات میان روحانیت و قدرت پرداخته میشود. در ادامه به بررسی آرای امام در رابطه با پویایی و روزآمدی نهاد روحانیت و حوزه به عنوان متکفل امر تربیت نیروی انسانی متخصص حکومت دینی پرداخته خواهد شد.