حرکت جوامع و سرنوشت آنان در گرو تعامل بین حکومت و توده است. فریب عوام توسط عوامفریبان, پدیدهای است که از دیر باز در کنش بین حکومتها و اربابان قدرت با مردم, به عنوان یک واحد اجتماعی, دیده شده است. علوم جامعهشناسی جدید نیز با بررسی این مهم از دو منظر؛ محرکهای عوامفریبان در جهتدهی توده و نیز قرارگرفتن توده در مسیر اهداف گروهی خاص, توجه ویژهای به این پدیده اجتماعی با عنوان عوامفریبی نموده است. پژوهش حاضر به تبیین و شناخت ویژگیهای عوامفریبان, زمینههای شکلگیری و ابزار مخالفان حکومت امام × در جهتدهی عوام, بر اساس تاریخ حکومت کوتاه امام علی × و آموزههای ایشان, پرداخته است. در این راستا مخالفان امام × با استفاده از ابزاری مانند ادعا و تکرار, خبر مخالف با واقعیت و تقدس دادن به خود, همواره با فریب عوام سعی در به دست گرفتن قدرت و حذف امام × از حکومت بودهاند, همانگونه بر طبق شواهد تاریخی, وجود این پدیده, حکومت علوی را در طول مدت کوتاه عمرش همواره به دفاع از خود کشانده است و این خود زمینهساز حذف حکومت علوی و انتقال قدرت به عوامفریبان گشتهاست. نتایج حاصل از این پژوهش, نشان دهنده این است که حاکمان قدرت و ارباب رسانه, با داشتن ویژگیهایی نظیر نفاق, دنیاطلبی, همدستی با شیطان و رهبر قرار دادن او, شبهه افکنی و هیاهوگری در جامعه به عنوان خواص باطل, حضور دارند و با ابزاری مانند ظاهر فریبنده, استفاده از تئوری توطئه, سوء استفاده از رسانهها و ابزار خبر رسانی, ادعا و تکرار و ترویج تقلید مذموم, جامعه را به سمت اهداف خاص خود هدایت میکنند. وجود زمینههایی مانند ترک امر به معروف و نهی از منکر, همراهی عالمان دینی با عوامفریبان و عدم آگاهی توده باعث تسریع در شکلگیری پدیده عوامفریبی میگردد, که میتواند بسته به میزان عوامل و زمینههای موجود در یک جامعه, جامعه انسانی را از مسیر حقیقی و اصلی خود منحرف کند.این تحقیق, با روش تحلیل محتوا و جمعآوری اطلاعات به روش کتابخانهای و از دو منظر بنیادی و کاربردی انجام شده است.کلیدواژهها: عوام فریبی، فریب, عوام, خواص, توده، جامعه، نهج البلاغه.