بررسی تطبیقی عناصر داستان در داستان های حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) بر اساس مفاتیح الغیب و فی ظلال القرآن
[پایان نامه]
/ عاطفه اسمعیلی روزبهانی
؛ استاد راهنما: شادی نفیسی
: دانشگاه قرآن و حدیث (پردیس تهران)
، ۱۳۹۳
۴۴۴ ص.
کتابنامه: ص. ۴۳۸ - ۴۴۴؛ همچنین به صورت زیرنویس
کارشناسی ارشد
علوم قرآن و حدیث
۱۳۹۳/۱۲/۰۶
۱۹/۵
بکار گیری هنرمندانه عناصر داستان, نقش به سزایی در ارائه داستان ایفا می¬کند یکی از عواملی که در داستان پردازی موفق مؤثر شناخته شد, استفاده درست و کار آمد از عناصر داستان است. در این بین حدود هفت عنصر اصلی از سوی پژوهشگران عرصه داستان نویسی معرفی گردید که اهم آنها شخصیت¬پردازی, خیال پردازی, صحنه¬پردازی, گفتگو و روایت گری, فضا و پیرنگ است. داستان در کتب آسمانی به وفور دیده می¬شود به گونه-ای که اغلب حوادث بر اساس داستان به خواننده گزارش می¬شود. در بین کتب آسمانی قرآن شیوه¬ای خاص در داستان پردازی اتخاذ کرده؛ خداوند حوادث تاریخی و واقعی را بصورت هنرمندانه به خواننده عرضه می¬کند. یکی از جلوه¬های هنری داستان¬های قرآن استفاده درست و کار آمد از عناصر داستان است. در داستان¬های قرآن به عناصر شخصیت¬پردازی, خیال پردازی, صحنه¬پردازی, گفتگو و روایت گری, فضا و پیرنگ بها داده شده رویکرد قرآن در استفاده از عناصر اینگونه است که از هر عنصر به اندازه کافی, بجا و درست استفاده شده به گونه¬ای که هدف هدایتگری آیات برآورده می¬شود. از جمله داستان¬های قرآن که شگفتی¬های بسیاری در آن نهفته است و برای خواننده جذاب و دلپذیر است داستان¬های قرآن درباره حضرت داوود 7 و حضرت سلیمان 7 است در این داستان¬ها بیش از هر عنصری عنصر شگفتی, شخصیت پردازی, صحنه پردازی, گفتگو و روایت گری نمود پیدا کرده است البته سایر عناصر در جای خود مورد استفاده قرار گرفته است. همانطور که اشاره شد شیوه خاص داستان پردازی قرآن یکی از عواملی است که مفسران را بر آن داشته تا با دقت نظر به داستان¬ها وارد شوند, حوادث آن را تحلیل کنند و از آن عبرت گیرند. برخی از تفاسیر با اینکه سبقه و پیشینه کهنی دارند به عناصر داستان که دانشی تازه به ظهور رسیده است بها داده¬اند از جمله این تفاسیر تفسیر مفاتیح الغیب است. از سوی دیگر در میان تفاسیر جدید, برخی مفسرین داستان¬های قرآن را با رویکرد نمایشی و تصویر هنری بررسی کرده-اند تفسیر فی¬ظلال القرآن چنین رویکری به داستان¬ها دارد. فخررازی با استناد به ظاهر آیات و دقت در برخی روایات, توانسته است برخی عناصر داستان مانند شخصیت¬پردازی, صحنه¬پردازی, گفتگو, خیال انگیزی و ... را برای خواننده باز کرده و جلوه¬های هنری داستان را عرضه نماید. روش وی در پردازش عناصر در همه داستان¬ها یک دست نیست گاه اتفاق افتاده است که مفسر به برخی از عناصر اهمیت ویژه داده اما برخی دیگر از عناصر از نگاه مفسر پنهان مانده. سید قطب نیز که رویکرد نمایشی به داستان دارد به صورت خاص و ویژه به عناصر بها نداده بلکه گاه نکاتی را از قلم انداخته که فخررازی به آن توجه داشته. سید قطب نیز با استفاده از ظاهر آیات و روایات به داستان پرداخته و عناصری همچون صحنه¬پردازی, شخصیت¬پردازی, گفتگو و خیال انگیزی و ... را مورد توجه قرار داده اما باید توجه داشت که رویکر کلی سید قطب در داستان به این گونه است که هر عنصر را به همان میزان که قرآن پرورش داده است به خواننده نشان دهند لذا رجوع وی به روایات نسبت به فخررازی کمتر بوده است. مفسر گاه بخاطر این¬که مبادا تفسیر وارد اسرائیلیات شود, از طرح داستان پرهیز می¬کند و کاملاً داستان را کنار می¬گذارد اما در برخی موارد در دام اسرائیلیات می¬افتد. فخررازی نیز در برخی داستان¬ها به اسرائیلیات ورود پیدا کرده است؛ اما باید توجه داشت که در برخی موارد انجا که سید قطب نتوانسته است از اسرائیلیات به سلامت عبور کند, فخررازی توانسته است با بررسی منطقی آراء منحرف و اسرائیلیات, از دام اقوال رهایی پیدا کند.کلید واژه: داستان¬های قرآن, عناصر داستان, حضرت داوود, حضرت سلیمان, داستان در مفاتیح الغیب, داستان در فی ظلال القرآن.