چکیده: اندیشه تفکیک یکی از اندیشه های نو در عرصه تفکر کلامی و دین پژوهی فرهنگ ماست و دارای آثار و نتایج مهمی بوده و بسیار مورد توجه واقع شده است .یکی از مسائل کلیدی در آثار علمای مکتب تفکیک،نسبت عقل و وحی است.رویکرد علمای متقدم و متأخر این مکتب در این خصوص متفاوت بوده و می توان سیر تحولی را در آرای این علما شناسایی کرد.البته به دلیل حجم بالای آثار تمامی علمای مکتب تفکیک و عدم دسترسی به تعداد زیادی از آن ها،دامنه تحقیق،به آثار آیت الله محمد باقر ملکی میانجی ،به عنوان نمونه ای از آرای علمای متقدم مکتب تفکیک،و آثارآیت الله سید جعفر سیدان،به عنوان نمونه ای از آرای علما متأخر مکتب تفکیک ،منحصر شده است.در این پژوهش،دیدگاه های این دو بزرگوار از آثار ایشان و هم چنین برخی از منابع مرتبط ،استخراج شده است.در بخش اول کلیاتی در خصوص پیشینه عقل و وحی در اسلام،معرفی مکتب تفکیک و ادوار فکری آن،مطرح شده و به معرفی آیت الله میانجی و آیت الله سیدان پرداخته شده است.بخش دوم مشتمل بر آرای آیت الله میانجی در خصوص نسبت عقل ووحی است.تعریف ایشان از عقل،متکی بر جنبه وجود شناختی و هستی شناختی عقل است.ایشان عقل را نوری می دانند که خداوند بر ارواح انسان ها افاضه می کند و از آن به عقل فطری یاد می کنند و آن را خارج از ذات انسان می دانند.لذا از نظر ایشان،عقل به این معنا با وحی در تضاد نبوده و با آن هماهنگ است.اعتقاد به عقل انواری در برابر عقل اصطلاحی و برهان منطقی در آثار ایشان،موجب شده تا در حوزه علوم قرآنی و عقاید که شامل مباحث خداشناسی و نبوت و معاد و عدل است،دیدگاه های ویژه ای داشته باشند.بخش سوم بیانگر دیدگاه آیت الله سیدان درباره ی نسبت عقل و وحی و مقایسه آرای ایشان با آیت الله میانجی است.از نظر ایشان حقیقت عقل هرچه که باشد مقصود از آن ما به الا دراک و آن چیزی است که ادارک به آن است تعریف ایشان از عقل با نظر به کارکرد آن است.عقل به معنای ذکر شده با وحی منطبق است و آن چیزی که منطبق نیست اثبات می شود که اصلا مدرک عقلانی نیست.رویکرد ایشان در نسبت عقل و وحی ،موجب اتخاذ دیدگاه های خاصی در حوزه علوم قرآنی و عقاید ،گشته است.مقایسه دیدگاه های این دو بزرگوار به عنوان دو نماینده از تفکیک متقدم و متأخر، گویای این مطلب است که دیدگاه تفکیک متقدم با شاخصه های خارج بودن حقیقت عقل از وجود انسان و برخورد با آرای فلاسفه و عرفا و دانشمندان علوم بشری،راه را برای گفت و گو با مخالفان و نقادان می بندد . منجر به این نتیجه می شود که دین و فلسفه در تعارضند،نه عقل فطری و وحی.دیدگاه تفکیکیان متأخر معتدل تر بوده و مبتنی بر جدا سازی حوزه معرفت شناختی دین و فلسفه است.تفکیک اعتدالی در پی ارائه نوعی روش شناسی جدید در مطالعات دینی است که متکی بر تعقل در وحی است و مسیری را برای تعامل با مخالفان باز می کند و این،همان روش فقها در فهم مسائل است.لذا توجه به استنباط معارف اعتقادی از قرآن و حدیث با تکیه به روش اجتهادی،دغدغه اصلی تفکیکی های متأخر است و لازم است به آن عنایت ویژه ای شود.