نویسنده در آغاز به تعریف آسیب اجتماعى و جامعه آسیب زده پرداخته، سپس استبداد و خودکامگى را به عنوان نمونه بارز آسیب اجتماعى معرفى مىکند، آن گاه به پیشینه تاریخى استبداد ستیزى اشاره کرده وبر این باور تأکید مىکند که به رغم فلسفه سیاسى عدالت گراى اسلام، تار