موضوع تحقیق حاضر، «سرنوشت از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه» است. پرسش اصلی این نوشتار آن است که اساساً رویکرد قرآن و نهج البلاغه درباره موضوع سرنوشت چیست. به منظور روشن شدن پاسخ این پرسش، سؤال های دیگری مطرح می شود که پرداختن به پاسخ آن ها، سبب روشنی پاسخ سؤال اصلی می شود. از جمله این که آیا سرنوشت انسان به دست خود او است یا به دست موجودی دیگر؟ آیا اعتقاد به قضا و قدر، با اختیار سازگار است و آیا علم ازلی و تقدیر پیشین خداوند به معنای جبری بودن سرنوشت نیست؟پاسخ این است که قضا و قدر علمی خداوند، به افعال انسان، به صورت مطلق تعلّق نمی گیرد; بلکه متعلّق قضا و قدر، عمل انسان با تمام ویژگی های آن است که از جمله می توان به اختیاری بودن و تأثیر اراده و قدرت انسان در وقوع آن اشاره کرد. همچنین تأثیر قضا و قدر عینی خداوند در وقوع افعال بندگان، از مسیر اسباب و در چارچوب نظام علّی عالم تحقّق می پذیرد و از آن جا که اراده انسان، یکی از مبادی علّی افعال اختیاری او است، قضا و قدر در مورد افعال اختیاری، از مجرای اراده و اختیار انسان تأثیر می گذارد; بنابراین، تعیین ویژگی های افعال اختیاری و تعیّن بخشیدن و ایجاب آن، به هیچ وجه مستلزم طرد و سلب اختیار نیست; بلکه با آن همراه است و از مجرای آن می گذرد. حاصل آن که طبق نظر قرآن و نهج البلاغه، انسان هر آن اختیار دارد با انجام کارهای خوب یا بد، طبق «قدر» آن ها و در چارچوب مشیّت الهی، سرنوشت آتی خود را تعیین کند.