پژوهش در الاهیات و فلسفهٔ قرون وسطا، همچنان در بسیاری از نهادهای آکادمیک، با روشها و رویکردهای مختلف، دنبال میشود. امروزه در غرب، پژوهش در این عرصه، بسیار تخصصیتر از پیش در جریان است؛ بدین معنا که برخی علاوه بر آشنایی کلی با فلسفهٔ قرون وسطا، خود را به عنوان متخصص در آرای متفکر یا مکتب خاصی در قرون وسطا نیز نشان دادهاند. در این میان، حتی برخی محققان را میبینیم که به عنوان متخصص در بخش خاصی از آرای یک متفکر قرون وسطایی، تخصص دارند. بهطور خلاصه، تنوع گرایشها، روشها و رویکردهای مختلف در قرونوسطاپژوهی، عرصهٔ تحقیق در این حوزه را بسیار گستردهتر از پیش کرده است. جان مارنبُن در فلسفهٔ قرون وسطا، که از قرن ششم پیش از میلاد تا اندکی پس از مرگ سوآرز در اوایل قرن هفدهم را دربرمیگیرد، تلاش کرده است با بهرهگیری از محققان مختلف در فلسفهٔ قرون وسطا و رویکردهای مختلف ایشان، مجموعهٔ مفیدی برای دوستداران این حوزه فراهم آورد. در جستار حاضر، با مروری کلی بر این اثر، به اندک کاستیهای ظاهری و محتوایی آن نیز اشاره خواهیم کرد.