«الالفاظ المستعملة فی المنطق» تالیف ابو نصر فارابی تلاشی است تا ارتباط وثیق میان منطق و دستور زبان عربی را تبیین نماید. ظاهراً این کتاب بخشی از کتابی است که فارابی در آن شماری از متون منطقی را تلخیص کرده بوده است. ورود به مباحث اصلیِ منطق در نظر گرفته شده است. رویکرد نظری فارابی در بیان مباحث، این اثر را از نحو گزارشی دور و به نحو تحلیلی نزدیک ساخته است و این کتاب او، هم از نظر تحوّل تاریخی و صناعت منطق اهمیت دارد و هم از جهت مباحث و شیوة بیان آنها، ارزشمند است.مولف، در این کتاب میکوشد تا منطق یونانی را با نحو زبان عربی و فرهنگ اسلامی هم آهنگ نماید و اثر حاضر متضمن واژههای ابزاری است که به اسامی یا افعال ضمیمه میشوند. هم چنین این کتاب در بر دارنده اوصاف کلمات مبنی میباشد که اختصاص به نحو عربی دارد.یکی از موضوعات فراگیر در این کتاب تشریح دقیق رابطه میان منطق فلسفی و دستور زبان عربی است. واقعیت تاریخی انتقال فلسفه از یک زبان و فرهنگ بیگانه؛ یعنی یونان باستان به جهان عرب و مشکلات قابل توجهی که به دلیل نیاز به تالیف یک واژه نامه فلسفی به عربی پدید آمده بود.این مجموعه در ده فصل تنظیم شده است. حرفها، لفظ های مرکب، گونههای معانی کلی و منفرد، معنای قسمت وترکیب و دانش منطق از جمله سرفصلهای کتاب مذکور است. در اینجا نگاهی به عناوین ده فصل کتاب داریم:فصل اول در اصناف الفاظ دلالت کننده از قبیل اسم، کلمه، و مرکب از آن دو است. فصل دوم به بررسی اصناف مفرده میپردازد که شامل خوالف، واصلات، واسطه و حواشی میباشد.فصل سوم در بیان الفاظ مرکب و اصناف معانی است. فصل چهارم در اصناف معانی کلیه است. فصل پنجم اصناف معانی کلیه مفرده است که به بحث پیرامون نوع و جنس و تقسیمات هر کدام از آنها میپردازد. فصل ششم در اصناف معانی کلیه مرکبه است. فصل هفتم در قسمت و ترکیب میباشد. در فصل هشتم به انحاء تعالیم میپردازد. فصل نهم در اموری است که متعلم علم منطق باید آنها را بشناسد. فصل دهم بررسی صناعت منطق است.اگر چه بخش وسیعی از کتاب، به عناوین زبان شناسی اختصاص یافته است ولی فارابی به مباحث فوری تر منطق همچون قیاس، نظریه برهان و مسائل شناخت شناسانه مرتبط با این علم نیز توجه ویژهای داشته است. وجه غالب منطق و شناخت شناسی فارابی، انتخاب یک شیوه درجه بندی شده در توضیح و تفسیر صفتهای قیاسی است که در آن برهان به عنوان شیوهای مناسب برای فلسفه معرفی شده است و دیگر روشها تا حد ابزارهایی برای ارتباطات غیر فلسفی تنزل یافتهاند.
فارابی;زبان عربی;منطق;
روش شناسی;دستور زبان عربی;اصطلاحات منطقی;صناعت منطق;