هستی شناسی رخدادها؛ تحلیلی بر استدلال دونالد دیویدسن
محمد سعیدی مهر
رخدادها اموری اند که واقع می شوند یا اتفاق می افتند. هر چند بحث فلسفی از رخدادها در متافیزیک معاصر بسیار برجسته تر از گذشته است، می توان پیشینه این مسأله را در فلسفه قدیم در قالب بحث حرکت و سکون و نیز بحث از مقولات فعل و انفعال بازجست. پرسش های مهم در باب رخدادها را می توان در سه محور هستی رخدادها (به مثابۀ مقولۀ متافیزیکی مستقل)، چیستی رخدادها و معیار تمایز و اینهمانی آنها جای داد. دونالد دیویدسن از جمله متافیزیسن های معاصر است که در هر سه محور بحث کرده است. مهم ترین استدلال او برای اثبات وجود رخدادها از خصلتی وجودشناختی معناشناختی برخوردار است. او احتجاج می کند که منطق محمولات متعارف نمی تواند اعتبار شهودی استنتاج جمله هایی با قیود کمتر از جمله ای با قیود بیشتر را نشان دهد. وی سپس راه چاره را در این می بیند که جمله های مزبور را به صورت جمله هایی مسوّر که در آن بر روی رخدادها سور بسته می شود بازسازی کنیم که با توجه به تفسیر کواین از تعهد وجودی مستلزم قبول وجود رخدادها خواهد بود. اختصاص به افعال، اختصاص به قیود استاندارد، امکان تکمیل منطق محمولات متعارف و عدم الزام در پذیرش معیار کواین برخی از نقدهایی که بر استدلال دیویدسن وارد شده است. با بررسی این نقدها و پاسخ هایی که به آنها داده شده و نیز پاسخ های محتملی که می توان داد نتیجه می شود که استدلال دیویدسن از قاطعیت لازم برخوردار نیست.