تحریف ناپذیری قرآن از منظر شیعه ( امامیه) و اهل سنت
زهرا مومنی عبدل آبادی
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
1391
تحریف و تغییر در قرآن به گونه های مختلفی قابل تصور است، اما فقط تحریف و تغییر در الفاظ قرآن به گونه ای که باعث تغییر در معنا و مفهوم مورد اراده خداوند شود با اصل تحریف ناپذیری قرآن منافات دارد و مدعیان تحریف در این مورد تحریف به کاهش یا جابه جایی الفاظ قرآن را در فاصله زمانی رحلت پیامبر ( ص) تا یکی شدن مصحف ها در زمان عثمان – خلیفه سوم- ادعا کرده اند. اما خداوند خود، متکلم قرآن است و متعهد به حفظ قرآن از هر گونه تغییر و تبدیل شده است و روایات معتبر رسیده از معصومین هم بر تحریف ناپذیری قرآن دلالت می کند و سخن علما و بزرگان اسلام، تواتر و تحریف ناپذیری قرآن را تأیید و تصدیق می کند. همچنین عقل حکم می کند که قرآن به عنوان معجزه جاویدان و دلیل صدق نبوت رسول خاتم و آخرین برنامه بشر به سوی هدایت و سعادت باید برای همیشه مصون از هرگونه تحریف و تغییر باشد وگرنه با هدف خداوند از نزول قرآن منافات پیدا می شود و محال است که حکیمی چون خداوند نقض غرض کند. با وجود دلایل قاطع بر تحریف ناپذیری قرآن، ادعای تحریف در قرآن به وسیله دشمنان و حتی گاهی دوستان ساده لوح به واسطه بعضی از اقوال و روایات بی اعتبار مطرح شده است و حتی ناجوانمردانه این تهمت را به شیعه نسبت داده و لغزش فکری چند تن معدود، هم چون میرزا حسین نوری را به حساب یک مذهب گذاشته اند، در حالی که بزرگان شیعه هم راه و هم زبان با سایر بزرگان اسلام بر اصل تحریف ناپذیری قرآن تأکید دارند و به همه شبهه های مطرح شده از طرف کسانی چون میرزای نوری جواب قاطع و محکمی داده و با تمام توان خود از ساحت مقدس قرآن دفاع کرده اند و مهم تر از این شیعه ( امامیه) روایات تحریف قرآن را اگر دارای تفسیر و تأویل درستی نباشند، بی اعتبار و بی ارزش می دانند، و از نظر شعه ( امامیه) هرگز اقوال و روایات نمی توانند بر قرآن خدشه ای وارد کنند و این قرآن است که بر همه چیز از جمله روایات سیطره دارد و با چنین بینشی دیگر جایی برای اتهام تحریف در قرآن به شیعه باقی نمی ماند. از سوی دیگر در میان منابع اهل سنت اقوال و روایات بسیاری در مورد تحریف در قرآن وجود دارد که اهل سنت همه آنها را بی اعتبار و بی ارزش نمی دانند و برای رهایی از تهمت تحریف در قرآن با نسخ تلاوت بعضی از آیات از طرف خداوند و فراموشی بعضی از آیات توسط پیامبر ( ص)، روایات تحریف در قرآن را توجیه می کنند که خود زشت تر و بدتر از قایل شدن به تحریف در قرآن است، با این وجود آنها شیعه را متهم به اعتقاد به تحریف در قرآن نموده و در این مورد شیعه را تکفیر کرده اند در حالی که خود به این تهمت سزاوارترند. بر همین اساس این تحقیق در سه بخش تنظم شده است که بخش اول در مورد تحریف و دلایل تحریف ناپذیری قرآن می باشد که در فصل اول آن، تحریف قرآن و تاریخچه ادعای آن و در فصل دوم آن، دلایل تحریف ناپذیری قرآن اعم از دلایل عقلی و نقلی مورد بحث قرار گرفته است که در دلایل نقلی، قرآن، سنت، تواتر و اجماع علما مورد توجه می باشد و بخش دوم، مسلئه تحریف در قرآن از منظر شیعه ( امامیه) می باشد که در فصل اول آن، اتهام اعتقاد به تحریف در قرآن به شیعه و دلایل اختصاصی شیعه ( امامیه) در مورد عدم تحریف در قرآن و در فصل دوم آن، بحث در مورد شیعیان مدعی تحریف در قرآن و شبهه ها و ادعاهای آنان و جواب علمای شیعه ( امامیه) گنجانده شده است و بخش سوم، مسلئه تحریف در قرآن از منظر اهل سنت می باشد که در فصل اول آن، اقوال و روایات تحریف در قرآن از منابع اهل سنت و در فصل دوم آن، جواب اهل سنت به این روایات و اقوال و محکومیت آنها در این مسئله، مورد بحث قرار گرفته است. همچنین با آنکه دسترسی به منابع دست اول روایی شیعه و به خصوص اهل سنت آسان و ساده نبوده، اما سعی شده تا روایات و اقوال از کتاب های معتبر نزد شیعه ( امامیه) و اهل سنت استفاده شود و بقیه مطالب هم تا حد امکان از کتاب های معتبر نزد بزرگان و علمای شیعه ( امامیه) نوشته شده است. کلید واژه ها: قرآن، علوم قرآنی، تحریف، شیعه، اهل سنت.