ساختار معنایی و فرانظریه منطق معرفت و ملاحظات معرفت شناختی آن
سید حسن مسعود
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
1387
منطق معرفت یک منطق توسعه یافته نسبت به منطق کلاسیک محسوب می شود. مهم ترین و مشهور ترین منطق توسعه یافته، منطق موجهات است که عمده منطق های توسعه یافته دیگر، از جمله منطق معرفت بر الگوی آن سامان یافته اند. دو شاخه اصلی منطق معرفت عبارتند از منطق دانایی و منطق باور. در منطق دانایی و باور به جای عملگرهای موجهه ضرورت و امکان، از عملگرهای معرفتی دانایی و امکان دانایی، و باور و امکان باور استفاده می شود. این منطق نظام منطقی، به عنوان شاخه مستقلی از منطق اولین بار در کتاب «دانش و باور» اثر یاکو هینتیکا در سال 1962 عرضه شد. این پژوهش در صدد معرفی منطق معرفت گزاره ای است. منطق معرفت گزاره ای مانند همه نظام های منطقی، دارای مباحث نحوی، معنا شناختی و فرا منطقی است. در ساختار نحوی از الگوی منطق موجهات استفاده شده و سیستم های K، T، D، S4، S5، به کار گرفته شده است. در مباحث معنا شناختی، تعبیری معرفتی از معنا شناسی استاندارد کریپکی ارائه می شود. از آنجا که معنا شناسی استاندارد کریپکی، ساختاری دقیق و صوری است و به خوبی توسعه و تنقیح یافته است از همه ظرفیت آن برای تهیه یک معنا شناسی صوری و دقیق برای منطق معرفت می توان بهره گرفت. در مباحث فرا منطقی، فرا قضیه های بهنجاری و تمامیت برای منطق دانایی و منطق باور اثبات می شود. اگر چه از عمر منطق معرفت چندان نمی گذرد اما دیدگاه های متنوعی درباره آن عرضه شده است که از آن میان به نظرات رشر، هینتیکا و لنتزن اشاره خواهد شد. نکاتی در باب تعریف دانایی و مسئله همه چیز دانی منطقی برخی از چالش های فلسفی پیرامون معرفت را نشان می دهد. در نهایت، برخی مباحث جدید و در حال توسعه در حوزه منطق معرفت معرفی می گردند.