ترجمه و نقد و بررسی بخش تجربه دینی از کتاب فلسفه دین
مجتبی بطحایی
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
1388
به عقیده نگارنده، پاسخ تمامی سوالاتی چون آیا خدای مجرد از ماده وجود دارد؟ آیا انسان دارای اختیار هست یا خیر؟ و آیا جهان پس از مرگ هم هست یا نه؟ را می توان با شناخت و کاویدن ابعاد وجودی انسان به دست آورد اساسا خداشناسی و پیامبرشناسی متکی و منوط به انسان شناسی (Anthropology) است اگر انسان بطور همه جانبه خصوصا جنبه روحی و روانی و عقلی کاویده شود، خواه و ناخواه در او امیالی و گرایشهایی و حالاتی دیده می شود که نمی توان آن را به جهان کور مادی ارجاع داد. دلیلش هم این است که هیچ فیزیکدان و شیمی دانی از وجود حالت خشم و عطوفت و عشق و زیبایی دوستی در قفلان ماده یا عنصر مادی خبر نداده است و این خود نشانگر این است که کانونی برای ارجاع این گونه حالات معنوی و مجحرد باید باشد چرا که مبدا این حالات بایستی خود دارای این حالات باشد و جهان مادی فاقد چنین کیفیاتی است و نکته دوم این که هدف از بیان تجربه دینی و ویژگیهای آن اثبات منطقی جهان ماوراء طبیعی نیست بلکه تنبه انسان معاصر درگیر با شک و تردید، به عالمی ماورای جهان حسی است و احتمال این که شاید عالمی در بطن و عمق این جهان حسی وجود داشته باشد، چنانچه نشانه های آن را در خودمان می یابیم. هدف از بحث تجربه دینی، اثبات منطقی وجود خدا و جهان ماوراء طبیعی نیست، بلکه تشویق انسان به همراهی با ذات بی نهایت خواه اوست، ذاتی که در خود تمایل و گرایشی به متعلق تجارب عرفانی و دینی می یابد، ولو به این معترف با واقف نباشد.