معناشناسی متون دینی با کاربست آموزه حقیقت و رقیقت در حکمت متعالیه
محمدرضا ارشادی نیا
تهران
بهار و تابستان/1393
دانشگاه پیام نور
آموزه حقیقت و رقیقت آموزه ای برهانی عرفانی است که صدرا آن را با مطالعات میان رشته ای و تعمق در برخی متون کلیدی دینی به دست آورده و سپس، با کاربردی وسیع در تجزیه و تحلیل های مختلف فلسفی، آن را در تفسیر سایر متون دینی نیز استخدام کرده است تا با آن فهمی درست و به دور از تنزیه صِرف و تشبیه محض در الهیات فلسفی و جهان بینی عقلانی ارائه دهد. بر اساس این آموزه، حداقل دو طبقه کلی برای موجودات قابل تصویر است؛ «حقیقت» به منزله خزاین و ملکوت و «رقیقت» به منزله تنزل وجود از آن مراتب. این آموزه متناظر با تشکیک در مظاهر، «حقیقت» را «متنزّل» در مراتب رقیقه و رقایق می داند و سلسله عریض و طویل هستی را دارای وحدت حقیقت می بیند، و از کثرت تباینی موجودات به شدت فاصله می گیرد و به توحید شخصی وجود می گراید. بر این اساس هستی از حقیقت اصیل خود به عالم اسمای الهی تجلی می کند، و از آن پس سیر نزولی آغاز و با گذر از هر عالمی تنزلی دیگر روی می دهد، و یکی دیگر از رقایق بروز می کند. برخی متون غامض دینی درباره موجودات، فقط با این آموزه قابل تفسیر مطلوب و به دور از تشبیه صِرف یا تنزیه و تعطیل محض است که در آن ها از عینیت اولیت و آخریت حق تعالی، عینیت ظهور و بطون واجب، معیت خداوند با مخلوقات بدون تجافی از مقام شامخ وجوب، تنزل موجودات از گنجینه غیب الهی، و تأثیر اسمای الهی در کیان موجودات و فیض بخشی به هستی سخن به میان آمده است.
تنزل وجود;معرفت(ادراک جزئی);حمل حقیقه و رقیقه;ملاصدرا;
تفسیر قرآن;تنزیل ( قرآن );جهنم;بهشت;اسمای الهی;خـزائن;معیت و غیریت واجب با ممکنات;ظهور و بطون واجب تعالی;